کتاب دوباره او نوشتهی پروانه حیدری به داستان احساسی معلم جوانی میپردازد که در یکی از روستاهای توابع همدان تدریس میکند. او همچنان درگیر عشق از دست رفتهاش است و تلاش مینماید با تمرکز بر کلاس و دانشآموزان، گذشته را از یاد ببرد.
پروانه حیدری در این رمان با قلم روان و جذابی که دارد داستانی احساسی را به تصویر میکشد؛ بنابراین، اگر به رمانهای عاشقانه علاقه دارید کتاب دوباره او بهترین گزینه برای شما محسوب میشود.
درآخرین لحظات غروب اسفند ماه و یک روز سرد زمستانی دریکی از روستاهای توابع همدان پشت پنجره کلاس نشسته ام، درحالیکه به منظره ی گرفته وابری بیرون نگاه می کنم باخودم می گم چقدر از رسیدن امروز ترس و واهمه داشتم. اما امروز هم آمد والان آخرین ساعاتپایانی خودش را طی می کند و من بی خود این همه نگران رسیدنش بودم، درواقع دنیا وگذر عمرهمین طوره، همیشه روزها وهفته ها وماهها می آیند و می روند بدون اینکه برای کسی اهمیت داشته باشه.این روز برای کسی چه اهمیتی دارد،دردناک یا شیرین ولذت بخش. دیروز تمام مدت از رسیدن امروز دچار طپش قلب شده بودم، حتی نمی توانستم تاریخ امروز را به زبان بیارم ،مثلاً عدد سیزده. تا جایی که از همه شنیدم عدد سیزده نحس وبد یومنه اما به من صابت شد این خود ما هستیم که روزهایمان را شیرین یا تلخ می کنیم وگر نه روزهای خدا همه زیبا وبا ارزش هستند. مثلاً برای منعدد دوازده درد آوره بخصوص دوازده اسفند.