معلوم نبود که برف است که می بارد یا باران. چون سرما حرف هایش را بدین قرار روی شیشه ی پنجره نوشته بود:«بیرون رفتن برای تلف کردن وقت، راه مناسبی نیست.»
این یعنی امروز یک قسمت از بازی زندگی باید زیر همین سقف برگزار می شد. واژه ها، افکار، و ایده ها باید تا اتمام این قسمت کوچک زندگی و رسیدنِ هنگامه بعد، زمان خوابیدن، وسیله های بازی می شدند.
این ملعبه زیستن، خصلتی جالب دارد. اگر در آن ماهر شده باشی، خوب می دانی که در نهایت هیچ برنده و بازنده ای در کار نیست!...
کنگره :
PIR۸۳۳۷ /ج۷۵۵ب۹ ۱۳۹۷