امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
6,500
نظر شما چیست؟
چشم هایش داد می زند دیشب خوب نخوابیده ، ریشی یکی دو روزه روی صورتش سایه انداخته. تعارفی می گوید:ببخش اینجا به هم ریخته س.

حوله را از روی کاناپه بر می دارد.شکم را توی دست فشار می دهد. می گویم ؛ بیا بشین.اومدم باهات حرف بزنم زود می رم!

دلخور می گوید: تو حرفاتو زدی!

با غیض نگاهش می کنم. خط روی چانه را می خاراند:

با نامه هایی که فرستادی!

حرصی می گویم: خودت خواستی!

می رود آشپزخانه.یک فنجان از کابینت بالای چای ساز بر می دارد.

من کی خواستم؟

همون موقع که یه هفته یه هفته ول می کردی می رفتی! همون موقع که به روی خودت نمی آوردی زن داری! بچه داری! اینا خرج دارن!

بطری آبی از یخچال بر می دارد. فنجان را پر می کند.

تی بگ توش می اندازد:

حالا دو روز کار و بار من نچرخید. تو باید راه بیفتی بری دادگاه؟

دلم حتی برای این کارهای غیر معمولش تنگ شده بود.
صفحات کتاب :
189
کنگره :
‏‫PIR۷۹۷۲‭‬ ‭/ھ۳۴‏‫‬‭ز۸ ۱۳۹۶
دیویی :
۸‮فا‬۳/۶۲
کتابشناسی ملی :
4323460
شابک :
‭ ‏‫‬‭978-600-03-0584-0
سال نشر :
1396

کتاب های مشابه زمستان سرد و شمعدانی های ترمه ای