سه داستان کوتاه اجتماعی نوشته ارسطو خوش حساب
- سلام
- سلام بفرمائید
- همسرم دیشب خونه نیومده. خیلی نگرانشم. نمیدونم کجاست!
- بفرمائید بشینید آقا. همکارم چند دقیقه دیگه میاد پیشتون.
چند دقیقه بعد یک افسر تقریبا مسن به سمتم اومد و دستش رو به سمتم دراز کرد.
- سلام قربان چه کمکی می تونم بکنم.
- گفتم که، همسرم از دیروز صبح از خونه رفته بیرون هنوز هم بر نگشته. خیلی نگرانم. الان تقریبا 24 ساعت از بیرون رفتنش می گذره. تلفنش هم خاموشه.
- بفرمائید توی اتاق من یه سری اطلاعات هست که باید بدید. نگران نباشید، پیدا میشه...
کنگره :
PIR۸۳۴۲ /و۴۶۲۴ی۸ ۱۳۹۷