کتاب علم اجتماعی اسلامی اثر مهدی جمشیدی؛ فلسفهی علم اجتماعی اسلامی، در دستورکار قرار گرفته وکوشیده شده است بر اساس دیدگاهها و مواضع به جا مانده از آیتالله شهید، علامه مرتضی مطهری -رضواناللهتعالیعلیه - به سلسله مباحث و مسئلههایی بپردازد که معطوف به مبادی علم اجتماعی اسلامی هستند. به این ترتیب سه پرسش بنیادی در سه فصل این اثر، پاسخ داده شده است که عبارتاند؛ از چیستی علم اجتماعی اسلامی و چرایی و چگونگی ایجاد آن. در ذیل هر یک از این عنوانها، محقق کوشیده است با جستوجو و تأمل در آثار و نوشتههای استاد مطهری، به این پرسشها پاسخ دهد و در مقابل، دیدگاههای انتقادی و معارض را نیز مطرح و ابطال نماید.
۴- ۱. به صحنه آوردن ذخایر و اندوختههای علمی
ما از مواریث معرفتی غنی و قوی برخورداریم، به گونهای که این مواریث، از استعداد و ظرفیت تبدیل شدن به مکاتب علمی مستقل و متقن برخوردارند. چنین نیست که در زمینهی تولید علم اجتماعی اسلامی، هیچگونه فعالیت علمی و نظری در جامعهی ما صورت نگرفته باشد تا لازم آید که ما از (نقطهی صفر) آغاز کنیم، بلکه اندوختهها و ثروتهایی در اختیار داریم که از آنها غافلیم. ازجمله، برخی اندیشمندان معاصر، در این باره تلاشهایی را صورت داده و نظریهها و معارفی از خویش به جا نهادهاند که بسیار ارزنده و فاخر هستند.
در حقیقت، آنها بخشهایی از مسیر را پیموده و گرههایی را گشوده و به مسئلههایی پاسخ گفتهاند؛ از این رو منطقی نیست که خود را از این اندوخته و میراث، محروم سازیم و به بازخوانی و باز آرایی آن، حساسیت نورزیم.. .