امتیاز
5 / 5.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
10,000

نظر دیگران

نظر شما چیست؟
مجموعه داستان کوتاه نوشته سیدفرنام قدیمی

ساعت از دو و نیم شب گذشته بود و نه درد از سرم می پرید نه فکر نیلوفر، بی نهایت در دل و جان قلبم با نیلوفر عاشقانه داشتم، به دوش می کشیدم باری سنگین را بر روحم و زخمی عمیق رو که میل لخته شدن نداشت.

نه خوابم می اومد و نه میل به بیداری داشتم و تمام جهانم را نیلوفر ربوده بود و عشقش رو در رگ هایم تزریق کرده بود! سیگار پایه بلند نصفه خاموش شده ام را از کنار زیر سیگاری که روی میز بود برداشتم و با کبریت روشنش کردم و خیره به سوختن کبریت شدم.

می خواستم نیلوفر متوجه این میزان از عشق من به خودش نشه ولی شده بود، حالا چرا شده بود آخرش نفهمیدم.
صفحات کتاب :
68
کنگره :
‭‬ ‭/‮د‬۹4‭ن9 ۱۳۹۷‬‬‬
دیویی :
فا 628/ 3
کتابشناسی ملی :
5309012
شابک :
978-622-6041-15-7‬
سال نشر :
1397

کتاب های مشابه نیلوفر