در سرزمین ما ایران قصههای خواندنی و دلپذیر که از روزگاران گذشته به یادگار مانده بسیار است؛ ولی قصههایی که مَثَل شده اند، طعم و مزۀ دیگری دارند. این قصههای شیرین و شنیدنی، سرگذشت و زندگی نامۀ بعضی از مثلهاست. با این حال هیچکس نمیداند قصۀ مثلها از کجا آمده اند، هر چند که بعضی از این قصهها سرگذشت روشنی دارند.
آدمها، ماجراها، فضاها و آن چه که در این قصهها گفته و شنیده می شود، هیچ وقت از یاد ما نمیروند؛ ولی خوب است بدانیم که قصۀ مثلها فقط برای سرگرم شدن گفته نمیشوند. با خواندن یا شنیدن قصۀ مثل ها ما با باورها، آرزوها، شادیها و غمها و شکستها و پیروزیهای مردم این سرزمین بیشتر و بهتر آشنا میشویم. نکته ای که پژوهشگران از آن به عنوان ارزش «مردم شناسی » این قصهها یاد میکنند.
قصّۀ ما مثل شد
دزد و رفیق
خروس همسایه
دو شمشیر
اندازۀ خنده
کلاغ و کبک
پنبه زن و نانوا
ارباب و انجیر
قاضی و آسمان
و داستان های شیرین دیگری را می خوانید.