کتاب حکایت نی، کاری از قربان ولیئی؛ بازنویسی قصههای مثنوی به نثر در شش دفتر است که شامل داستانهایی از قبیل «بشنو از نی، شاه و کنیزک، بقال و طوطی، پادشاه جهود و نصرانیان، احول و استاد او، خلیفه و لیلی، گلستانِ آتش، نخچیران و شیر، هُدهُد و سلیمان، خطای آدم (ع)، طوطی و بازرگان، پیر چنگی، عرب بیابانی و خلیفۀ بخشنده، مهمانِ یوسف (ع)، عیادت کَر از بیمار، حکمت لقمان، رومیان و چینیان، اخلاصِ علی (ع)» و غیره میباشد.
شاه و کنیزک
روزگاری، پادشاهی بود که هم سلطنت دنیایی داشت و هم سلطنت دینی. این پادشاه، روزی همراه با خواص خود به شکار رفت. در راه، چشم پادشاه به کنیزکی افتاد و شیفته و شیدای او شد. از اینرو، کنیزک را خرید و با خود به قصر آورد. پس از چندی کنیزک بیمار شد:
آن یکی خر داشت و پالانش نبود
یافت پالان، گرگ خر را در ربود
کوزه بودش، آب مینامد به دست
آب را چون یافت، خود، کوزه شکست
پادشاه، طبیبان مملکت را فرا خواند و به آنان گفت: «جان من و این کنیزک به دست شماست و در حقیقت جانِ او جانِ من است:
جانِ من سهل است، جانِ جانم اوست
دردمند و خستهام، درمانم اوست
هر که جانِ مرا درمان کند، در گنجینههایم را بر او میگشایم.»
طبیبان گفتند: «ما در راه تو جانبازی میکنیم و اندیشههایمان را گرد میآوریم تا با همفکری، بیماری را از یار تو دور کنیم. هر کدام از ما مانند مسیح در شفابخشی، یگانۀ روزگاریم و برای هر دردی، درمانی داریم».. .