این کتاب جزء اولین و مهم ترین آثاریست که به شرح وقایعی می پردازد که در جنگ های امروزی دنیا رخ می دهند (به ویژه در جنگ هایی که از کودکان به عنوان کودک سرباز استفاده می شود) و به عنوان یکی از مهم ترین کتاب های ادبیات جنگ شناخته شده و نظر بسیاری از منتقدان را به خود جلب کرده است.
"راهی طولانی که رفتم" کتاب شماره ی 3 از لیست 100 کتاب بیوگرافی به انتخاب سایت آمازون می باشد که هر کس باید در طول عمرش بخواند.
شاید رقمی بالغ بر سیصد هزار کودک سرباز، نئشه از مواد مخدر و کلاشنیکف به دست، در بیش از پنجاه منازعه و جنگ در سرتاسر دنیا حضور داشته باشند. «اسماعیل به آ» یکی از همین کودکان سرباز بوده، و یکی از اولین افرادیست که داستان و مشاهدات خود را از یکی از مهیب ترین جنگ های دنیا بازگو می کند.
اسماعیل به آ در «راهی طولانی که رفتم» که آن را در سن ۲۶ سالگی به نگارش درآورده است، داستانی مهیج و منکوب کننده را روایت می کند. او در سن ۱۲ سالگی، به دنبال حمله ی شورشی ها از خانه و روستای خود می گریزد و آواره ی سرزمین هایی می شود که در پی اعمال خشونت آمیز شورشی ها دیگر قابل تشخیص نیستند. وی در سن ۱۳ سالگی توسط ارتش دولتی سربازگیری می شود. به آ که قلبا انسان ملایم و مهربانی است، متوجه می شود که توانایی انجام چه کارهای هولناکی را دارد.
او عاقبت توسط نیروهای یونیسف آزاد، و به مرکز بازپروری فرستاده می شود و تلاش می کند تا انسانیت خود را بازیابد و به جامعه ی بشری، که اینک به او به دیده ی ترس و بدگمانی می نگرد، بازگردد. «راهی طولانی که رفتم» داستانیست راجع به امید و رستگاری.
از متن کتاب:
بیشتر از سه ساعت در اسکله ماندیم و با اضطراب منتظر بودیم و انتظار داشتیم یا خانواده هایمان را ببینیم و یا با کسی صحبت کنیم که آن ها را دیده بود. اما هیچ خبری از آن ها نشد و پس از مدتی، دیگر هیچ کدام از مردمی را که از رودخانه می آمدند، نمی شناختیم. روز، به طرزی عجیب آرام به نظر می رسید. خورشید به آرامی از بین ابرهای سفید می تابید، پرندگان بر شاخه های درختان می خواندند، و درختان همراه با باد ملایمی می رقصیدند. من هنوز هم نمی توانستم باور کنم که جنگ بالاخره به شهر ما هم رسیده است.
شابک :
978-600-7642-41-2