امتیاز
5 / 3.7
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
38,400
خبرم کن
کتاب چاپی ناموجود است
65,000
10%
58,500

نظر دیگران

نظر شما چیست؟

کتاب شبیه نوشتهٔ فائضه غفارحدادی و حاصل ویراستاری الهام اشرفی است و نشر شهید کاظمی آن را منتشر کرده است. رمان شبیه زندگی یک زوج دانشجوی ایرانی است که در شهر «نیس» فرانسه زندگی می‌کنند و دوست دارند فرزند زمانهٔ خودشان باشند، اما به ناگاه اتفاقی مهیب رخ می‌دهد که نظر همهٔ مردم شهر نسبت به آن‌ها تغییر می‌کند.

معرفی کتاب شبیه‌

ظهور گروه تروریستی داعش در عراق و سوریه و اقدامات جنایتکارانه و غیرانسانی آن‌ها در سرتاسر جهان باعث شد تا پژوهشگران، روزنامه‌نگاران، داستان­نویسان و مراکز مطالعاتی، آثاری را درباره ابعاد مختلف این گروه تکفیری تولید کنند. کارهای غیرانسانی و بی‌رحمانه آن‌ها در دهه نود به‌گونه‌ای بود که غالب مسلمانان و مردم دیگر ادیان (درگیر این اتفاق) انتظار ظهور منجی را داشتند. شاید اگر کمی، فقط کمی افکار و اعمالمان و زندگیمان «شبیه» پیامبر می­بود، اکنون جهان بهتری را تجربه می­کردیم. جهانی سراسر عشق، محبت، بدون کینه و بدون جنگ. فائضه غفارحدادی در جدیدترین اثرش یعنی رمان شبیه تلاش کرده این دغدغه‌­ها را در قالب واژه‌­ها به ریسه بکشد و به مخاطب عرضه کند.
فائضه غفار حدادی نویسندهٔ جوان و خوش‌ذوق انقلابی نهمین کتابش را در قالب یک رمان به نگارش در آورده است. کتاب شبیه در واقع ایده‌اش برگرفته از مظلومیت آخرین پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) شکل گرفته، اما روایت در زمان حال اتفاق می‌افتد و مخاطب را در عصر ظهور و قبل از ظهور با خود همراه می‌کند. این نویسنده در کارنامهٔ نویسندگی‌اش ۵ کتاب با موضوع دفاع مقدس، ۲ سفرنامه و یک روزنوشت دربارهٔ کرونا دارد؛ ولی این‌بار قالب رمان را در خدمت قوت قلم و توانایی‌اش در انتخاب سوژه‌های خوب درآورده است؛ رمانی که حول یک هستهٔ جذاب و مستند شکل گرفته و پروبال می‌یابد.

خلاصه کتاب شبیه

کتاب شبیه زندگی یک زوج دانشجوی ایرانی است که در شهر «نیس» فرانسه زندگی می‌کنند و دوست دارند فرزند زمانهٔ خودشان باشند، اما به ناگاه اتفاقی مهیب رخ می‌دهد که نظر همهٔ مردم شهر نسبت به آن‌ها تغییر می‌کند. این کتاب خواننده‌اش را از خلیج فرشتگان نیس برمی‌دارد و با خودش به مکا‌ن‌های مختلف می‌برد؛ به بیدای عربستان، به بستنی‌فروشی‌های تجریش، به بندرلاذقیه سوریه و حتی به آینده و عصر پس از ظهور! سوژهٔ بکر رمان و جسارت نویسنده در به‌تصویرکشیدن مکان‌ها و زمان‌های متفاوت و استفاده از شخصیت‌های فرعی عجیب مانند پیامبر و حاج قاسم از عواملی است که به نظر می‌رسد بتواند مخاطبان بسیاری را با این کتاب همراه کند.
از کوره تخیل نویسنده شخصیت‌هایی بیرون می‌­آیند که کاملا به‌دنیای واقعی ما نزدیک و ملموس هستند. علاوه‌بر‌این او اشک‌ها و لبخندها را در گوشه و کنار رمان و برخلاف جریان داستان تزریق کرده می‌­کند؛ موضوعی که در دیگر آثار غفارحدادی هم کاملا به‌چشم می‌آید.
نکته دیگری که حائز اهمیت است، پرداختن به روش، مرام و مسلک پیامبر است که نویسنده تلاش می‌کند با بیان جملاتی خواننده را به تفکر و تأمل وادارد. تفکر در این‌باره که اگر پیامبر در فلان شرایط موجود در رمان یا حتی زندگی کنونی ما قرار می‌گرفت، چه واکنشی انجام می‌داد؟ خواننده شاید با نگاهی کلی_بعد از پایان کتاب_ به این نقطه نرسد که این رمان می‌تواند برای پیامبر باشد؛ اما در بخش‌هایی از رمان رگه‌هایی از پیامبر دیده می‌شود.

برشی از کتاب شبیه

«برگشت سمت ماشین و بالا را نگاه کرد. خورشید سرِ جنگ داشت، نمی‌تابید، اشعه‌هایش را پرتاب می‌کرد. اشعه‌ها، تیز و سوزان فرومی‌رفتند در فرق سرش، پشت گردنش، کمرش، زیربغل‌هایش و از جای اصابتشان، عرق فواره می‌زد. سینه‌اش سنگین بود. تا همین یک هفته پیش، هوایی گرم‌تر از معتدل مدیترانه‌ای را تجربه نکرده بود. دستش را برد سمت درِ راننده. داغی دستگیره به حدی بود که از سوار شدن منصرف شد. خم شد سمت کاپوت و در بازش را طوری بست که آمبولانس VIP با آن عظمتش چند ثانیه تکان‌تکان خورد. نشست روی شن‌های گرم و هیکل چهارشانه‌اش را تکیه داد به چرخ آمبولانس. موهای خیس و حالت‌دار چسبیده‌به‌پیشانی‌اش را بالا داد و کلافه خودش را باد زد. وسط این جهنم چه غلطی می‌کنی؟!
صدای خودش بود. یک هفته بود همین جمله را با صدای خودش می‌شنید و محل نمی‌داد. چرا که هر بار جملهٔ «هرجا سُعاده هست، اونجا بهشته.» را هم با صدای خودش می‌شنید و خنکی جمله دوم، تحمل جهنم را برایش آسان می‌کرد. اما این بار خبری از جملهٔ دوم و خنکی‌اش نشد. دوباره تکرار کرد: وسط این جهنم چه غلطی می‌کنی؟!
بیشتر گرمش شد. لبهٔ تی‌شرت سفیدش را بالا آورد و با آرم قرمز رویش صورتش را پاک کرد. داغی لاستیک به حدی بود که مجبور شد روی کشاله‌های رانش بخزد جلوتر. بلافاصله فشار شلوار جین را روی زانوهایش احساس کرد. با انگشتان دو دست، پاچه‌های شلوار را از روی ساق پاهایش آزاد کرد و به جاده خیره شد. جادهٔ فرعی کم‌عرضی که تا نقطهٔ تلاقی آسمان و بیابان، کش آمده بود و نفربرها و کانتینرهای مهمات پشت‌سرهم مثل لشکر مورچه‌ها سیاهش کرده بودند.»

خرید کتاب شبیه

رمان شبیه را در فراکتاب در دو قالب الکترونیک و چاپی در نرم افزار و سایت فراکتاب تهیه کنید.

کتاب الی فائضه غفار حدادی

سال های سال است که سرزمین های مسجد الاقصی به دست انسان هایی افتاده است که می توان گفت هیچ بویی از انسانیت نبرده اند. کسانی که خویی از انسان بودن ندارند. 
کتاب الی... به قلم فائضه غفار حدادی سفرنامه شامات و حدود سرزمین های اشغالی است که توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ رسیده است.

فائضه غفارحدادی کیست

«فائضه غفار حدادی» نویسنده‌ای است که این‌روزها با دو کتاب پرفروش «خط مقدم» و «دهکده خاک‌بر سر» در کتابفروشی‌ها حضور دارد. اهل و بزرگ شده تبریز و فرزند حاج جواد غفاری از رزمندگان و راویان دفاع مقدس در شهر است.

کتابهای نشر شهید کاظمی

سکوت شکسته، قمار، داستان های سپید، زندگی زیر پرچم داعش، پرواز با پاراگلایدر و ...

دانلود کتاب شبیه

نسخه الکترونیک کتاب را در نرم افزار فراکتاب به صورت آنلاین و یا بدون نیاز به اینترنت دانلود و مطالعه کنید.

دانلود کتاب شبیه

مشخصات رمان شبیه در جدول زیر آورده شده است:

مشخصات
ناشر: شهید کاظمی
نویسنده: فائضه غفارحدادی
تعداد صفحه: 498
موضوع: رمان
قالب: الکترونیک و چاپی

 

دیویی :
‏‫‭۸‮فا‬۳/۶۲
کتابشناسی ملی :
8907212
شابک :
9786222851620
سال نشر :
1401
صفحات کتاب :
498
کنگره :
‏‫‭PIR۸۳۵۵

کتاب های مشابه شبیه