امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
40,000
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب با دوبوفه در ایستگاه قطار مونپارناس 

کتاب با دوبوفه در ایستگاه قطار مونپارناس نوشته محمدرضا مرزوقی در نشر کاگو به چاپ رسیده است. این کتاب جلد هشتم از مجموعه «موزه‌گردی با پیکاسو» است.

شاید شما هم با خودتان فکر کنید که موزه‌ها، مکان‌هایی هستند که کمتر کسی به آنجا قدم می‌گذارد. در صورتی که موزه‌ها در واقع دروازه‌ای به جهان دیگر هستند: البته اگر با یک راهنمای حرفه‌ای از آنجا بازدید کنید. مجموعه 10 جلدی «موزه‌گردی با پیکاسو» کودک شما را با آوین و آروین، خواهر و برادری ایرانی به آن سوی مرزهای تخیل می‌برد.

خواهر و برادر قصه ما در این سفر خیالی همراه با یک میمون فلزی به اسم پیکاسو به دنیای هنرمندانی قدم می‌گذارند که آثارشان در موزه هنرهای معاصر تهران به نمایش درآمده است. کتاب‌های «موزه‌گردی با پیکاسو» با ژانر فانتزی و ماجراجویی خود موقعیت‌های مختلف برای تفکر و یادگیری کودک فراهم می‌کنند. میمون فلزی در با دوبوفه در ایستگاه قطار مونپارناس، آورین و آروین را با «ژان دوبوفه»، آثار وی و هنر اعتراضی و نقاشی خیابانی آشنا می‌کند.

نوشته‌ها و تصاویری روی دیوارهای کوچه نقش بسته که برای آوین و آروین تازگی دارد، مثل همه‌ی اتفاقات دیگری که اولین بار است تجربه می‌کنند و برایشان تازه است هر چند تجربه‌های تازه گاهی باعث ترسشان نیز می‌شود. آنها به دیدن پیکاسو می‌روند چون فکر می‌کنند برخی نوشته‌ها و اشکال روی دیوار موزه نیز کار پیکاسو است، اما او آنها را سوار اتوبوسی کج و معوج می‌کند که مسافرانش نیز کج و معوج هستند و یک نقاش و مجسمه‌ساز پیر روی صندلی آخرش نشسته است.

نام او «ژان دوبوفه» است. او بچه‌ها را سوار قطار مونپارناس می کند و به سفری به دور و اطراف می‌روند و یکی از عجیب ترین بناهای معماری را که خود ساخته است و شبیه یک قلعه‌ی پنیری است، به آنها نشان می‌دهد. بعد از گردشی در قلعه‌ی پنیری و دیدن مجسمه‌های کج و معوج و عجیب و غریب با هم به کوچه پس کوچه‌های پاریس برمی‌گردند و با هنر اعتراضی و نقاشی خیابانی آشنا می‌شوند.

گزیده کتاب با دوبوفه در ایستگاه قطار مونپارناس 

آوین نگاهی گذرا به تابلوهای رافائل کرد. دوباره دست به کمر زد و لجوجانه گفت: «وقتی کسی می‌تونه آدم‌ها رو در این حد واقعی بکشه، چرا باید این جوری کج و معوج بکشدشون؟» به تابلوی روی دیوار اشاره کرد.

آروین پاسخی نداشت، به پیکاسو نگاه کرد. منتظر بود او پاسخ خواهرش را بدهد. پیکاسو گفت: «من که منتقد هنری نیستم. اصلاً چطوره بریم از خودش بپرسیم؟»

آروین خوش‌حال شد. آوین با بی‌میلی پرسید: «حالا اصلاً خودش کجاست؟»

پیکاسو پاسخ داد: «تو اتوبوس مونپارناس.»

آوین پرسید: «واسه همین گفتی بریم مونپارناس؟»

پیکاسو سر تکان داد. آوین گفت: «پس باید زود برگردیم.»

پیکاسو زیر لب غر زد: «چه» دختر بداخلاقی شدی امروز.»

آروین دلجویانه به پیکاسو نگاه کرد: «ناراحت نشو، پیکاسو آوین واسه اتفاقات این روزها به کم عصبی و غمگینه.»

کنگره :
‭PIR۸۲۰۳‬
دیویی :
‭[ج]۸‮فا‬۳/۶۲‬
کتابشناسی ملی :
9303687
شابک :
9786004507073
سال نشر :
1402
صفحات کتاب :
86

کتاب های مشابه با دوبوفه در ایستگاه قطار مونپارناس