0.0از 0

و توی دروازه

کودک و نوجوان
دسته بندی
عباس سعیدی
نویسنده
جمکران
ناشر
خرید
    • معرفی کتاب
    • مشخصات کتاب

    معرفی کتاب و توی دروازه

    و توی دروازه رمان نوجوان و درباره برشی از دفاع مقدس با زبان طنز به قلم عباس سعیدی است. هر چقدر نام و توی دروازه برای یک رمان غیرمنتظره است، آنچه در متنش می‌خوانید غیرمنتظره‌تر و شگفت‌آورتر است. داستانی صمیمی و خواندنی از ماجراهای پسری عزیزدردانه که به جبهه می‌رود و نه تنها شیطنت نمی‌کند که فرصت شیطنت هم پیدا نمی‌کند.

    از همان لحظه‌های اول ورود شخصیت اول به جبهه، جنگ روی اصلی خود را نشان می‌دهد. جنگی نابرابر بین اهالی یک روستا با سربازان تا بن دندان مسلح بعثی. و توی دروازه پر از هیجان و تلخی و گلوله و تعقیب و گریز است. ترکیب تلخی صحنه‌های دردناک جنگ با روایت شیرین تجربه‌ای جدید از داستان‌های دفاع مقدس را پیش رویتان قرار می‌دهد. هر چقدر آنچه در داستان رخ می‌دهد تلخ و تحمل‌ناپذیر است، نثر و لحن داستان شیرین و خوش و خواندنی است. و توی دروازه همانقدر که مناسب نوجوانانی است که فکر می‌کنند جنگ شوخی بوده، مناسب کسانی است که دوست دارند داستان طنز و خوشمزه بخوانند.

    گزیده کتاب و توی دروازه

    یکی بود یکی نبود. غیر از خدای مهربان هیچکس نبود. پسری سبزه و تپل بود به نام کریم. البته مامانش می‌گفت: «کریم» بابایش می‌گفت: «خلیل». به هر حال این کریم، خلیل قصه ما کمی درشت‌هیکل بود و معمولاً با بچه‌های بزرگتر از خودش دمخور می‌شد.

    همین هم شد که وقتی از رفقایش شنید «باید بریم جنگ» رفت خانه و گفت: «من می‌خوام برم جنگ» بابایش زد توی گوشش و مامانش از هوش رفت. چند روز که گذشت و حال مادر بهتر شد و جای انگشت‌های بابا از روی صورت پسر محو شد، یک شب کریم دوباره گفت: «من میخوام برم جنگ» بابا که از بنایی خسته بود و خوابش می‌آمد، به مامان گفت که قبل از غش کردن یکی بزند توی گوش خلیل. مامان گریان بود و دوستان کریم را نفرین می‌کرد؛ آن فلان فلان شده‌ها تو رو هوایی کردن و از این حرفها...