کتاب مبانی علوم اجتماعی مدرن نوشته جرالد دیلانتی و جمعی از همکاران وی با ترجمه سیدعلی سیدیفرد در انتشارات سدید منتشر شده است.
مبانی علوم اجتماعی مدرن ترجمۀ بخش اول از کتاب مرجع راتلج در زمینۀ نظریۀ اجتماعی است که توسط برایان ترنر (۱۹۴۵) در سال ۲۰۰۹ ویراستاری شده است. بخش اول این کتاب که با عنوان «مبانی» از سایر بخشها تفکیک شده است، شامل سه مقاله با عنوانهای «مبانی نظریۀ اجتماعی» از جرالد دیلانتی (۱۹۶۰)، «نظریۀ جامعهشناختی معاصر؛ پیشرفتهای پساپارسونزی» از جان هولموود (۱۹۵۰) و «فلسفۀ علوم اجتماعی» از فرناندو دومینگوئز روبیرو و پاتریک برت (۱۹۶۱) میشود. مقالۀ اول به ریشههای شکلگیری نظریۀ اجتماعی تا عصر پارسونز میپردازد، مقالۀ دوم سیر نظریۀ اجتماعی پس از پارسونز و مباحث و نزاعهای مرتبط با آن را پیگیری میکند. مقالۀ سوم نیز مروری کلی بر جریانات اصلی فلسفۀ علوم اجتماعی دارد. به طور خلاصه میتوان گفت این سه مقاله، ریشههای تاریخی و فلسفی نظریۀ اجتماعی را بررسی میکنند. این مقالات به صورت مختصر و فشرده به سیر تاریخی شکلگیری نظریۀ اجتماعی در بستر مدرنیته و شکلگیری علم جامعهشناسی و مبانی فلسفی آن میپردازد. مقالات با زبانی کمابیش فنی و فشرده بیان شدهاند و به همین دلیل، این اثر را نمیتوان کتابی مقدماتی در زمینۀ آشنایی با نظریات اجتماعی به حساب آورد.
امید میرود کتاب مبانی علوم اجتماعی مدرن به فهم بهتر مبانی نظری علوم اجتماعی مدرن مساعدت برساند و زمینه مقایسه و فهم بهتر مبانی بومی نظریات اجتماعی خودمان را در مقایسه و نسبت با علوم اجتماعی مدرن فراهم آورد.
انقلاب فرانسه منادی آغاز دوره جدید نظریه اجتماعی به عنوان تفسیری از عصر مدرن بود؛ زیرا هیچ حادثه دیگری بیش از انقلاب ۱۷۸۹ و پیامدهای آن مدرنیته را در خود خلاصه نکرده بود؛ در این دوران نگاههای کاملاً جدیدی نسبت به نظم سیاسی و اجتماعی پدید آمد.
نظریه اجتماعی مابعد انقلاب فرانسه حاصل جستجوی عصر روشنگری برای کسب اقتدار عقلانی بود؛ اما علاوه بر این پاسخی بود به فهم این مطلب که دولت به تنهایی قابلیت برقراری نظم اجتماعی را ندارد. نظریه اجتماعی عصر روشنگری در آثار دو متفکر بزرگ که تأثیر قابل ملاحظهای بر تاریخ بعدی نظریه اجتماعی گذاشتند، خلاصه شده است؛ این دو متفکر عبارتاند از کانت و هگل.