کتاب بزم شاهانه، اثر فواد پورآرین و هادی دلآشوب؛ به بررسی و تحلیل عناوین و موضوعاتی نظیر؛ «علل و انگیزههای برگزاری جشنهای دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی، زمینهها و اهداف برگزاری جشنها، فرایند شکلگیری جشنها، اسامی اعضای کمیسیونهای هشتگانه شورای مرکزی، نقش دولتهای بیگانه، رژیم صهیونیستی، فرانسه، انگلیس، هزینه جشنها، چگونگی برگزاری جشنهای دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی، اعلام برنامههای جشنها، ورود اعضای دربار به شیراز، شروع مراسم، انتقال جشن به تهران، نتایج و پیامدهای جشنهای دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی، دیدارهای سران و دولتمردان، بازتاب بینالمللی جشنها، مخالفتهای جهانی با جشنها، مخالفتهای داخلی با جشنها، مخالفتهای درون حاکمیتی با جشنها، دفاع دربار از جشنها» و غیره میپردازد.
زمینهها و اهداف برگزاری جشنها
جشنهای دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی به عنوان عظیمترین برنامه تبلیغی و کاربردی برای دستگاه سلطنت پهلوی بود. این جشنها به مثابه نمادی از فرهنگ دینگریزانهی شاهنشاهی با اهداف غرب به ویژه تمایلات صهیونیسم جهانی پیوند داشت؛ ظهور باستانگرایی آریایی در اواخر عصر قاجار و گسترش آن در دوره پهلوی ارتباطی تنگاتنگ با اهداف استعماری بریتانیا در هند و ایران داشت، اسناد به دست آمده از سران حکومت گذشته حاکی از تأثیر بلافاصل نخبگان ایرانی سر سپرده به انگلستان در توجیه شخصیت رضاشاه و جهتگیریی فرهنگی اوست.
کودتای 28 مرداد 1332، بیست و پنج سال حکومت محمدرضاشاه را حفظ کرد و در طی این زمان بنگاهها نفتی غرب توانستند با نرخی مطلوب بیست و پنج میلیارد بشکه نفت از ایران خارج کنند؛ از سال 1333 تا 1339 میزان کاهش هر بشکه نفت به یک دلار و هشتاد و پنج سنت و در میان سالهای 1340 تا 1350 به یک دلار و هشتاد سنت رسیده بود، بااین حال درآمدهای نفتی ایران در سال 1342 ش. به پانصد و پنجاه و پنج میلیون دلار و در سال 1347 ش. به نهصد و پنجاه و هشت میلیون دلار افزایش یافته بود. قیمت نفت در سال 1350 چهار برابر گردید و عایدات نفتی ایران به ناگهان از چهار میلیارد به بیست میلیارد دلار در سال افزایش یافت. صنایع نفت با رویکرد اقتصادی، سرمایههای لازم را برای شاه فراهم میآورد و ضمنا نفت تنها کالایی بود که میتوانست زمینههای توسعه را در کشور به وجود آورد.. .