کتاب سواد رسانهای و فضای مجازی به همت دکتر احسان کفشدارطوسی و ابراهیم کفشدارطوسی برای علاقهمندان حوزه سواد رسانه به رشته تحریر درآمده است.
تحصیل سواد فضای مجازی برای مواجهی بهینه با دنیای پیشرو بسیار ضروری و لازم میباشد. ورود در عرصهی فضای مجازی بدون کسب سواد اولیه از اقتضائات حاکم بر این فضا، به مثابهی شیرجه زدن در وسط اقیانوسی عمیق، بدون داشتن مهارت شنا میباشد. لذا جهت جلوگیری از آسیبها و خطراتی که متوجه مخاطبین و فعالین این عرصه میباشد، باید سطح سواد عمومی افراد جامعه جهت حضور در این فضا ارتقاء یابد و کتاب حاضر تمام تلاش خود را برای آموزش مهارتهای کاربردی این حوزه انجام داده است.
رسانه و فضای مجازی در حال حاضر، کلانترین، نافذترین، تاثیرگذارترین و پراستیلاترین موضوع اجتماعی است و امروز به خاطر قدرت دگرگونسازی آن به بسیاری از مقولههای جامعه جهت داده و حتی بسیاری از جرایم و مشکلات قضایی و حقوقی، اجتماعی و اخلاقی را در جامعه ایجاد کرده است. امروزه فضای مجازی به یکی از بزرگترین نمادهای تحول جهانی بدل شده که تأثیرات شگرف آن هر روز در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و دفاعی در عرصهی ملی و بین المللی نمود بیشتری پیدا میکند. گسترش فزاینده فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی، بویژه شبکهی جهانی اینترنت و آثار چشمگیر آن در ابعاد زندگی فردی و اجتماعی، و همچنین لزوم سرمایهگذاری وسیع و هدفمند در جهت بهرهگیری حداکثری از فرصتهای ناشی از آن در جهت پیشرفت همه جانبه کشور و ارائه خدمات گسترده و مفید به اقشار گوناگون مردم، ضرورت برنامهریزی و هماهنگی مستمر به منظور صیانت از آسیبهای ناشی از آن را اقتضا میکند.
امروزه جامعه بشری در جهانی زیست میکند که دنیای رسانهها و فضای مجازی بخش اعظمی از فضای آن را در بر گرفته است. به تعبیر دقیقتر عمدهی اقتضائات حرکت و پویایی در جهان امروز به اینترنت و فضای مجازی وابسته است. برخی کارشناسان معتقدند رسانهها به شکلی بخش وسیعی از زندگی ما را احاطه کردهاند. که باید بگوییم اکنون ما بخشی از دنیای رسانهها را تشکیل میدهیم. این نکته قابل توجه است، که این امر در پنجاه سال گذشته به مثابهی رؤیایی بود که حتی به ذهن هم خطور نمیکرد، اما سرعت بالای پیشرفتهای همه جانبه در این عرصه، همه را به این سمت کشانده است، که عدم تحصیل علوم اولیه و پایهای در این زمینه به مثابهی عقبماندگی از پیشرفتهای جوامع بشری در عرصههای مختلف میباشد؛ لذا در جهانی که با سرعت بسیار چشمگیر به سمت تجلی تکنولوژی در تمام شئون زندگی یک انسان پیش میرود، نباید از حرکت قطار تکنولوژی عقب ماند. اکنون در این فضایی که دوری از آن اجتنابناپذیر شده و تقریباً تمام افراد جامعه وارد تعامل با این فضا شدهاند، هر کس باید خود را از هر جهت مجهز و آماده کند. که به بهترین شکل از محاسن فضای مجازی بهرهمند شود و در برابر آسیبها و معایب آن ایمن گردد.
در تاریخ 14 شهریور 1394 طی حکمی جدید از سوی مقام معظم رهبری به اعضای جدید شورای عالی فضای مجازی، ده توصیه بسیار مهم از سوی ایشان به این شورا ابلاغ شد. پنج بند ابتدایی این ده بند بهطورکلی به حاکمیت باز میگردد که باید توسط شورای عالی و مرکز ملی فضای مجازی کشور انجام گیرد؛ اما پنج بند بعدی را علاوه بر حاکمیت، بخش خصوصی و ظرفیتهای مردمی نیز میتوانند انجام دهند که بر همین اساس در کتاب کتاب سواد رسانهای و فضای مجازی به طور تفصیلی به شرح این پنج بند ثانوی، طی چهار فصل دشمنشناسی (دستهای پنهان و پشتپرده فضای مجازی در جهان)، آسیبها و راهکارهای فعالیت در فضای مجازی، اقتصاد دانشبنیان در فضای مجازی و تکنیکهای فعالیت در فضای مجازی پرداخته میشود که خود سطح مقدماتی دوره سواد فضای مجازی را تشکیل میدهد.
در جایی دیگر رهبر انقلاب میفرمایند:
«این فضای مجازی امروز از فضای حقیقی زندگی ما چند برابر بزرگتر شده؛ بعضیها اصلاً در فضای مجازی تنفس میکنند؛ اصلاً آنجا تنفس میکنند، زندگیشان در فضای مجازی است. جوانان هم سروکار دارند با فضای مجازی، با انواع و اقسام چیزها و کارها، با برنامههای علمیاش، با اینترنتش، با شبکههای اجتماعیاش، با مبادلات و امثال اینها سروکار دارند؛ خب اینجا لغزشگاه است. هیچکس نمیگوید آقا جاده نکش. اگر شما در یک منطقهای جادهای لازم دارید، خیلی خب جاده بکش، جاده اتوبان هم بکش، اما مواظب باش! آنجایی که ریزش کوه محتمل است، آنجا محاسبه لازم را بکنید. ما به دستگاههای ارتباطی خودمان به مجموعه وزارت ارتباطات و شورای عالی مجازی که- بنده از آن هم گله دارم- سفارشمان این است. ما نمیگوییم این راه را ببندید؛ نه اینکه بیعقلی است. یک کسانی نشستهاند، فکر کردهاند یک راهی باز کردهاند به عنوان این فضای مجازی و به قول خودشان سایبری؛ خیلی خب از این استفاده کنید، منتها استفاده درست بکنید؛ دیگران دارند استفاده درست میکنند؛ بعضی از کشورها طبق فرهنگ خودشان این دستگاهها را قبضه کردهاند. ما چرا نمیکنیم؟ چرا حواسمان نیست؟ چرا رها میکنیم این فضای غیرقابل کنترل و غیرمنضبط را؟»