کتاب باور در عصر کلیک: آسیبهای اعتقادی فضای مجازی و راهکارهای آن به قلم عبدالله صلواتی به نگارش درآمده و در انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شده است.
این کتاب برخلاف برخی از آثار که حصر نظر به آسیبها و توصیف آسیبها در فضای مجازی میکنند یا صرفاً به راهکارهای فردی بسنده میکنند، راهکارهای مقابله با آسیبها نیز در دو سطح فردی و سازمانی پیشنهاد میشود.
امروزه همه کارهایمان به صفحه نمایش وابسته است. به تعبیری، ما در صفحه نمایش زندگی میکنیم و به لحاظ ذهنی تمایل داریم همواره وایفای ما خطهایش پر باشد. این یعنی در فضای مجازی حضور داریم؛ فضای مجازی و جهان پیشامجازی با هم تعامل دارند و بر هم اثر میگذارند. حتی زمانی که فکر میکنیم با جهان پیشامجازی در تماس هستیم از حضور و دخالت فضای مجازی در ذهن و ضمیرمان در امان نیستیم.
از دیدگاه اخلاقباور، ما مکلف به حراست از باورهایمان هستیم و باید در پذیرش باور، انکار باور، ویرایش باور و انسجام میان باورها، با حوصله و دقت عمل کنیم و در زمین شواهد و قرائن و دلایل کافی، تعالی فرد و جامعه را درو کنیم. از منظر دیگر، باورهایمان را باید از چهار سیل بنیانکن حفظ کنیم؛ چهار سیل با نامهای هیولای نفی (=نهیلیسم) و فروبستگی (= خودگرایی) و لبه پرتگاه (= نسبیگرایی) و تهدید بنیادین (=سکولاریسم) حفظ کنیم. بنیان کتاب باور در عصر کلیک بر اساس رصد این چهار تهدید و آسیبشناسی آنها و ارائه راهکارها شکل گرفته است.
به عبارت دیگر، در این اثر تأکید میشود، همانطوری که ما باید به باورها توجه داشته باشیم، نباید از فرایندها و موقعیتهای باورساز غفلت کرد؛ با این توضیح که موقعیتهای مناسب، مقتضی باورهای خوب و دیدگاههای روشنبینانه و موقعیتهای نامناسب، خاستگاه باورهای ظنی و از دست دادن روشنبینی است. موقعیتهای فکری همانند نسبیگرایی، سکولاریسم، نهیلیسم، و خودگرایی در شکلگیری اعتقاد در فضای مجازی نقش سرنوشتسازی دارند.
در کتاب باور در عصر کلیک سعی شده است نخست، چهار تهدید یادشده ترسیم و واسازی شود. سپس حضور و ردپای آنها در فضای مجازی رصد شود و در گام سوم، در پرتو خردورزی، آسیبها و اشکالات و لوازم آنها بررسی و نقد شوند و در پایان، راهکارهایی عرضه شود.
کتاب باور در عصر کلیک، پیش از ارزشها به وجود آدمی هم اهتمام ویژه دارد و باور را متأثر از وجود و بحران و تحول وجودی هم میداند؛ ازاینرو تصریح میکند که: فقدان مدیریت در فضای مجازی ممکن است ما را از واقعیت اصیل دور کند و به حسب وجودی، دچار بیخانمانی کند یا بهجای خانه اصیل و خدامحور در خانههایی سست سکنا دهد و در پی این، تغییر، بحرانهای معنوی و اخلاقی، و پوچی با شتاب به سراغ کاربران خواهد آمد.
هجوم اطلاعات و حداکثری شدن دسترسیها در فضای مجازی، از سویی اطلاعات را زیاد میکند، اما از معانی و مواجهه وجودی میکاهد؛ در چنین وضعیتی، عدم معنا واقعیت مییابد و معنای نخست نهیلیسم هم واقعیت داشتن عدم است. در این حالت، اعتقادات و باورهای گوناگون بیش از گذشته وجود دارد، اما این اعتقادات، بدون روح و فاقد معنا میشوند.
در نظامهای سرمایهداری که در آن کنترل هر چه بیشتر عاملان و منابع برابر با صرفه و سود بیشتر است، انسانهایی که تبدیل به داده شدهاند، راحتتر قابل نظارت و کنترلاند. در این وضعیت هدف این نیست که رایانهها و فضای مجازی برای بهبود امور برای کاربران یا کارکنان فراهم شود، بلکه تلاش بر این است که افراد هرچه بیشتر در معرض و دسترس رایانهها و فضای مجازی قرار گیرند. این مسئله مرتبط است با معرفتشناسی اجتماعی.
در معرفتشناسی اجتماعی، معرفتشناس در پی صدق و کذب گزاره یا موجه بودن و موجه نبودن گزاره نیست، بلکه دلشوره او پی بردن به چگونگی تولید معرفت و بررسی مکانیسمها و شرایط آن است.