زمانی که کتاب طرح بزرگ استیون هاوکینک منتشر شد، سروصداهای بسیاری در دنیا بلند شد، زیرا هاوکینگ در این اثر بر این نکته پافشاری کرده است که قوانین فیزیکی به تنهایی جهان را به وجود آوردهاند و خدایی وجود ندارد. البته هاوکینگ به طور کامل در این اثر منکر وجود خدا نیست، بلکه بر این اصل تاکید دارد که میتوان به خلق جهان را با قوانین کاملا علمی بدون حضور خدا توضیح داد و البته این کتاب انتقادات منفی زیادی را نیز در دنیا برانگیخت.
کتاب خدا و استیون هاوکینگ، نوشته جان سی. لن نوکس در جواب به ادعاهای الحادی فیزیکدان برجسته و سرشناس بریتانیایی «استیون هاوکینگ» که خلق کیهان و طبیعت را بر اساس قوانین فیزیک میدانست، نگاشته شد. گرچه هاوکینگ طی مصاحبهای که با یکی از خبرگزاریهای ترکیه داشت، از موضع الحادی خود عقبنشینی کرد، پاسخ جان سی. لن نوکس به استیون هاوکینگ روشن است! لن نوکس خود یکی از بزرگترین و بانفوذترین ریاضیدانان دانشگاه آکسفورد و نویسنده کتاب ارزشمند «آیا علم خدا را نفی میکند؟» با نگاه دقیق و موشکافانهتری به منطق هاوکینگ میپردازد.
او به زبان ساده، زنده و جذاب، ما را به نکات اصلی استدلالهای هاوکینگ راهنمایی میکند. نوکس با روشنترین توضیحات و جدیدترین روشها و تئوریهای علمی و فلسفی اثبات میکند که آنها نه تنها خدای خالق را رد نمیکنند، بلکه وجود او را به اثبات میرسانند. جان سی. لن نوکس در این اثر بر این نکته تاکید دارد که «با وجود چنین ادعاهای الحادی هاوکینگ، مطمئناً لازم است که از او بخواهیم دلایلی را برای اثبات ادعاهایش ارائه دهد.» او با نگاه دقیق و موشکافانهتری به منطق هاوکینگ میپردازد. به زبان ساده، زنده و جذاب، لن نوکس ما را به نکات اصلی استدلالهای هاوکینگ راهنمایی میکند. او با روشنترین توضیحات و جدیدترین روشها و تئوریهای علمی و فلسفی اثبات میکند که آنها نهتنها خدای خالق را رد نمیکنند، بلکه وجود او را به اثبات نیز میرسانند.
نگرش هاوکینگ به فلسفه آشکارا با دیدگاه آلبرت انیشتین مغایرت دارد. انیشتین در نامهای از آموزش تاریخ و فلسفه علم به فیزیکدانان حمایت میکند: من کاملاً درباره اهمیت و ارزش آموزش روششناسی و همچنین تاریخ فلسفه علم با شما موافقم. بسیاری از مردم و حتی دانشمندان حرفهای به نظر من مانند کسی هستند که هزاران درخت را دیده، اما هرگز جنگل را ندیده است.
آگاهی از پیش زمینه فلسفی و تاریخی نوعی استقلال از پیشداوریهای نسل او، به ما ارائه میدهد. چیزی که اغلب دانشمندان دچار آن هستند. به عقیده من، این استقلال که توسط شناخت فلسفی به وجود آمده، نشانه تمایز بین یک متخصص و یک حقیقتجوی واقعی است.