کتاب اندیشه من نوشته استاد علی صفاییحائری می باشد و انتشارات لیله القدر آن را منتشر کرده است.نویسنده در این کتاب سوالاتی اساسی و مهم در رابطه با دین اسلام مطرح کرده است.
سوالاتی از قبیل آیا اسلام و اصولا مذهب اصالتی دارد و یا این که زاییده اقتصاد، ترس، عدالتخواهی و طبقهٔ روحانی است؟بر فرض اصالت، آیا لزومی دارد؟ آنها که دین ندارند چه ضرر کردند و اینها که به دین چسبیدهاند چه پیشرفتی به دست آوردهاند؟دین چه دارد؟و چگونه میتواند پیاده شود و از عالم آرزوها به خارج قدم بگذارد؟
صفایی حائری در کتاب «اندیشه من» با مقدماتی به این سوالات مهم درباره اصالت مذهب پاسخ داده است:مذهب اصیل و برهانی جبهه دارد و درگیری دارد و شور و رشد و حرکت دارد. آنها که مذهبی را انتخاب کردهاند و با سنجش به شناخت و عشق رسیدهاند و روشن فکری و روشن دلی را به دست آوردهاند، اینها نه سازشگرند و نه بیتفاوت و نه هرجایی.اینها ملاکهایی دارند و هدفهایی دارند، با این ملاکها میسنجند و اندازه میگیرند و با این هدفها زنده هستند و میمیرند. زندگی و مرگ و دوستی و دشمنی و حرکت و سکون آنها با این هدفها رهبری میشود و همین است که دستاویز هم نمیشوند و نردبان دزد نمیشوند و پل جهنم نمیشوند.
مذهب عاطفی با هر چیزی می سازد و صلح کلی است و خدایش هم آفریده دل توست.
مذهب دستوری هم همیشه دستاویز است و قربانی خدایان تاریخ و نردبان باطل و طاغوت. مذهب اصیل ناچار از توحید برخوردار است و همین توحید جبهه دارد و درگیری دارد، هم زیر بنای جهاد با نفس است و هم انگیزه ی جهاد با طاغوت. هم جهاد اصغر را می آورد و هم جهاد اکبر را، خدایش آفریده دل ها نیست که خدایان دل ها را به دار می کشد و بت دل را می شکند. و نردبان باطل نیست و دستاویز طاغوت نیست، که طاغوت ها را می سوزاند و خلق را به عظمتی می رساند که آن ها را کنار بریزند و در دام آن ها اسیر نگردند.