کتاب شاه عباس، پادشاه بیرحمی که به اسطوره مبدل گشت، نوشته دیوید بلو با ترجمه خسرو خواجهنوری از سوی موسسه انتشارات امیرکبیر منتشر شده است. این اثر به بررسی حیات سیاسی-فکری شاه عباس و پیامد اقدامات او در ایران، خاورمیانه و اروپا میپردازد.
شاه عباس از سال 996- 1038 ه.ق پادشاه ایران بود که بر اثرکودتایی نظامی حکومت را از پدرش گرفت و تا زمان مرگش بر اریکه سلطنت تکیه زد. مردم ایران شاه عباس را به عنوان قهرمان مورد احترام قرار میدادند. او جنگاور زیرکی بود که برای کشورش افتخار آفرید و توانست تمامیت ارضی ایران را توسط جنگهایی که با نیروهای متخاصم خارجی انجام داد، حفظ کند. وی فرمانروایی عادل و در عین حال بیرحم بود که به رقیبانش ذرهای ترحم نکرد و اقتصاد رو به زوال ایران را با ایجاد رونق تجاری شکوفا کرد. این اثر به بررسی حیات سیاسی-فکری شاه عباس و پیامد اقدامات او در ایران، خاورمیانه و اروپا میپردازد. شاه عباس سلطانی خودرای و باذکاوت در سرمین ایران بود. او توانست بر نیروهای خانخانی یا قبیلهای که کشور را قطعهقطعه کرده بودند پیروز شود و دولت مرکزی مقتدری بهوجود آورد.
وی اقتصاد در حال نابودی صفویه را با تامین امنیت، پول در گردش پایدار و پایهگذاری اقتصاد بیاندازه مترقی مجددا بنا کرد. با توجه به علل استراتژیکی و بازرگانی، و همچنین به دلیل آنکه دیدگاهش روی به سوی جهان بیرون و بدون تعصب مذهبی بود؛ وی ارتباط وسیع با سرزمین مسیحی اروپا را ترغیب کرد. وی حامی هنرهای دیداری بود و به طرز بایستهای، جایگاهی عظیم برای حکومتش در پایتخت تازه خویش اصفهان ایجاد کرد. او همچنین با بزرگترین ارتش نیرومند دوران خود، امپراتوری عثمانی جنگید و این ارتش را شکست داد.
موفقیتهای عباس لقب «کبیر» را که در ایران بعد از اسم وی میآید و زبانزد خاص و عام است، به طور کل موجه جلوه میکند. وی تنها پادشاه دوران اسلامی ایران است که این لقب را به خود اختصاص داده است. این لقب وی را همپایه سرسلسله نخستین امپراتوری ایران، کوروش کبیر در قرن ششم پیش از میلاد میکند و یادآور آن است که ایران به عنوان تمدنی مهم در حدور هزار و دویست سال قبل از استیلا و تغییر یافتن به اسلام توسط حمله اعراب در میانه قرن هفتم میلادی وجود داشته است. دیگر سلاطین بزرگ همزمان شاهعباس مشتمل بوودند بر اکبرشاه امپراتور مغولان هند، الیزابت اول ملکه بریتانیا، هنری چهارم امپراتور فرانسه و فیلیپ دوم پادشاه اسپانیا، شاه عباس به تمامی آنها ارجحیت دارد. با این وجود تا کنون هیچ شرح احوالی به زبان انگلیسی از شاه عباس به رشته تحریر درنیامده است.
کتاب شاه عباس در 20 فصل میکوشد بیان کند که به چه علت این مطلب مورد فراموشی واقع شده و شاه عباس نه فقط اهمیت زیادی برای ایران و دنیای اسلام دارد، بلکه همچنین قسمتی از تاریخ اروپا است و به اندازه خودش دارای شخصیت منحصر به فردی است. بنابراین اکثر وقایع و توسعهطلبیها که در خلال حکومت وی اتفاق افتاد، رابطه واضحی با زمان ما دارند.
بلو برای نگارش این اثر، کتاب تاریخ «عالم آرای عباسی» یا با عنوان «تاریخ جهان در خلال حکومت شاه عباس» را که توسط مورخ رسمی وی، اسکندربیگ منشی نوشته شده است و کل دوره سلطنت وی را تحت پوشش قرار میدهد، اساس کار خود قرار داده است. اسکندربیگ کاتب دفترخانه سلطنتی بود و آنچنان که از عنوانش، منشی، مشخص است، اکثرا با شاه بوده، تاریخ وی مشتمل بر زمانهایی است که شاه در حال جنگ بود و بنابراین بیشتر حوادثی را که بیان میدارد، به چشم دیده است. تاریخنامه وزین وی علیرغم هویت «رسمی»اش تاکنون نیز از همه جهت بااهمیتترین منبع ایرانی این دوره به حساب میآید. یکی از خصوصیتهای اصلی اسکندربیگ به عنوان مورخ، شرافت وی است، به این دلیل که سعی میکند تا علل وقایع و رفتار مردم را بفهمد؛ ولی با این حال رجوع و تکیهگاه وی در تحریر این اثر بیشتر گزارشهای اروپاییانی است که از ایران دیدن کردهاند. مولف با برگزیدن عنوان فرعی «پاشاده بیرحمی که به افسانه مبدل گشت» درصدد است تا شاه عباس را فردی با ویژگیهای متضاد توصیف کند. اگر او را پادشاهی خودرای خوانده، اما سپس وی را با ذکاوت معرفی کرده است.
هدف بلو در کتاب شاه عباس، ارائه یک بررسی کلی و فراگیر از اصلاحات و اقدامات شاه عباس در زمینههای متفاوت و در عین حال شرح دگرگونیهایی است که در سایه اقتدار و اصلاحات وی به وقوع پیوست. سرانجام باید بیان داشت که کتاب دارای نثری روان و ساده است و نویسنده به دور از هرگونه تکلف و پیچیدگی، با استفاده از آثار سیاحان و سایر مورخان و محققان خارجی و داخلی بر غنای مطالب افزوده و اطلاعات جامعی از جامعه ایران عصر شاه عباس و تحولات روی داده در آن ارائه کرده است. افزون بر این مولف در قسمت پایانی اثر، کتابشناسی منابع و تحقیقات مربوط با دوران صفویه را آورده که راهگشای پژوهشگران است. همچنین اکثر مطالب مربوط به توصیف اماکن و آثار تاریخی، دیدار سفرا و نمایندگان کمپانیها با شاه و مذاکرات رد و بدل شده میان آنها به صورت داستانگونه روایت شده و همین امر جذابیت دوچندانی به اثر میبخشد.
شاه عباس از همه هنرمندان و خوشنویسان بیشتر به علیرضا تعلق خاطر داشت. شبها که او کار میکرد، برخی اوقات شاه عباس در پهلوی وی مینشست و شمعی را نگه میداشت تا او بنگارد. او استاد برجسته نستعلیق محسوب میشد. شاه عباس برای آثار وی توجه خاصی از خود بروز میداد و مسئولیت تحریر کتیبه های دو مسجد بزرگ خود در میدان نقش جهان - مسجد شاه و مسجد شیخ لطفالله - و همچنین بارگاه امام رضا (ع) در مشهد را به وی سپرد. در بارگاه امام رضا (ع) وی خط نستعلیق را استفاده کرده است، اما در کتیبههای روی کاشیهای مساجد اصفهان از خط متهورانهای موسوم به ثلث بهره برد که معمولاً در ساختمانها به کار میرفت. اندازه بزرگتری داشت و دارای خطوط مستقیم بلندی است که انتهایی مدور دارد.
در این کتیبههای طولانی نام شاه به عنوان پشتیبان در بالای در ورودی نوشته میشد تا هر کسی که وارد ساختمان میشد به معنای اخص کلمه تحت سلطه سلطان بود. به علت موجود بودن این کتیبهها که توشیح وی در زیر آن آمده است. همه علیرضا عباسی را امروزه میشناسند.