کتاب زندگی من و دو داستان دیگر، یک مجموعه داستان کوتاه خواندنی اثر آنتوان چخوف ترجمه جهانگیر افکاری می باشد و توسط انتشارات امیرکبیر منتشر و روانه بازار کتاب شده است.
زندگی من و دو داستان دیگر یکی از مشهورترین آثار آنتوان چخوف نویسنده معروف روسی است. این مجموعه شامل یک داستان بیست فصلی با عنوان «زندگی من» و دو داستان کوتاه دیگر به نام های «در راه سفر» و «پدر» است که در هرکدام از این داستان ها چخوف مثل سایر آثارش با زبان طنز گزنده و صریح خود به بررسی مسائل اجتماعی جامعه آن زمان و اعتراض به سبک زندگی بورژوایی آن دوران می پردازد . داستان های این کتاب نیز مانند سایر آثار چخوف سرشار توصیفات عمیق و قابل درک و بیان دقیق جزییات است و به خوبی می تواند خواننده را به تفکر نسبت به معنا و مفهوم زندگی وادارد.
زندگی من که محور اصلی و طولانی ترین داستان کتاب است در مورد فرد جوانی که پشتوانه اعتبار پدرش در مجموعه ها و موسسات مختلف شغل پیدا کرده است اما بعد از مدتی از هرکدام اخراج شده و سراغ موسسه بعدی می رود. هیچ کدام از این شغل ها نمی تواند روح بی قرار وی را آرام کند. جوان که از زندگی تکراری و روزمرگی های جامعه اشراف خسته شده است؛ تصمیم می گیرد به طبقه اشراف زاده خودش پشت کند و زندگی شهری و رفاه و آسایش را رها کند و به زندگی ساده اما پرتلاش روستایی روی آورد؛ این حرکت قهرمان داستان باعث می شود که او از طرف دوستان و آشنایان و حتی خانواده خود طرد شود. چخوف در این داستان به بررسی تضادهای میان زندگی ساده روستایی و زندگی مدرن شهری پرداخته است و ضمن بیان اختلاف طبقاتی و تفاوت سطح زندگی و اعتراض به نابرابری های فراوان در لفافه موضوع به بررسی معنای زندگی و اهمیت آن از وجوه گوناگون می پردازد. در هر یک از دو داستان دیگر کتاب نیز چخوف به نوعی به بررسی و نقادی مسائل و جنبه های گوناگون روابط اجتماعی انسان ها ، احساسات و معنای و مفهوم زندگی می پردازد.
کار از این حرفها گذشته بود. پدرم زیاد به خود عقیده داشت و جز به نظریات خود به چیزی اهمیت نمیداد. از طرفی این را هم خوب میدانستم که تنفر او از کار بدنی کمتر به خون و اصالت مربوط بود، و بیشتر از ترس آن بود که مبادا عمله بشوم و صدایش در تمام شهر بپچد. مهمتر از همه، رفقای من که مدتی بود دانشگاه را تمام کرده بودند و حالا دم دستگاهی به هم زده بودند (مثلاً پسر رئیس بانک دولتی حالا معاون دانشگاه بود.) و من که تنها پسر خانواده میبودم، هنوز هیچ کاره!
..................................
من بیرون نمیآمدم، پشت میز او پهلوی گنجه کتابش مینشستم، گنجهای که پر از کتابهای روستایی بود، کتابهایی که آنقدر در نظرش عزیز بود و حالا بیحال افتاده با حالتی غمزده به من مینگریستند. ساعتهای متمادی که زنگ هفت و هشت و نه زده میشد و شبهای پاییزی با سیاهی خود پشت پنجرهها را قیرگون میساخت. به دستکشهای کهنه یا قلمی که او در دست میگرفت و به قیچی کوچکش نگاه میکردم. هیچ کاری نمیکردم و بهخوبی میفهمیدم که کارهای سابق من مانند شخم زمین یا درو تنها بهخاطر خوشامد او بوده است. اگر او مرا مأمور کندن چاه گودی میکرد که تا پهلویم را آب بگیرد، بیچون و چرا آن کار را میکردم. حالا که او در کنارم نبود.
نسخه چاپی کتاب زندگی من را می توانید از سایت یا اپلیکیشن فراکتاب سفارش داده و و پس از خرید با مطالعه آن، ضمن لذت بردن از یک مجموعه داستان جذاب کمی درباره معنای زندگی تفکر کنید.
پی دی اف کتاب زندگی من را می توانید از اپلیکیشن فراکتاب سفارش داده و و پس از دانلود در کتابخوان فراکتاب آن را مطالعه نمایید و ضمن لذت بردن از یک مجموعه داستان جذاب کمی درباره معنای زندگی تفکر کنید.
مشخصات کتاب زندگی من در جدول زیر آورده شده است:
مشخصات | |
ناشر: | امیر کبیر |
نویسنده: | آنتوان چخوف |
مترجم: | جهانگیر افکاری |
تعداد صفحه: | 163 |
موضوع: | داستان خارجی، رمان خارجی، داستان کوتاه |
قالب: | چاپی و الکترونیک |