کتاب خاطرات خانهی مردگان نوشته فئودور داستایفسکی به ترجمه پرویز شهدی است که نشر آن توسط انتشارات به سخن انجام شده است. این کتاب شرح دوران زندان و تبعید داستایفسکی است که در سال ۱۸۵۵ میلادی نوشت و هر چند بخشی از زندگینامهاش است، اما نویسنده خود را پشت تصویرهایی که از همبندیهایش به دست میدهد پنهان کرده و کمتر از خودش و خیلی بیشتر از دیگران حرف میزند، ولی آنچه از این افراد گوناگون متعلق به طبقات مختلف جامعه آموخته، درونمایۀ همۀ داستانهای بعدیاش است.
اگر بخواهیم داستایفسکی را در یک جمله خلاصه کنیم، میتوانیم بگوییم خودش کتابهای نانوشتهای بوده که بعد با قلم خودش به صورت نوشته درآمدهاند و تا بشریت باقی است، این کتابها و اندیشههای درون آن بخش بزرگی از فرهنگ همۀ ملتهای جهان خواهد بود.
داستایفسکی به دلیل عضویت در گروهی مخفی از آرمانگرایان، بازداشت شده و به یکی از اروگاههای کار در سیبری تبعید میشود. این تبعید که مشکلات روحی و جسمانی زیادی را برای او به وجود میآورد، مایهی الهام وی برای خلق رمان خاطرات خانه ی مردگان گردید. این کتاب داستان زندگی «الکساندر بتروویچ» است که همسر خودش را به قتل میرساند و پس از آن خودش را به پلیس معرفی میکند. او به ده سال زندان با اعمال شاقه محکوم و به اقامتگاه محکومین فرستاده میشود. این شخصیت با توصیفهایش تصویری عمیق از فضای بسته و خاکستری زندان ارائه میدهد و شرح زندگی دیگر زندانیان را روایت میکند.
آیا باید اینجا تمام این زندگی، تمام سالهایی را که در زندان گذرانیدهام شرح بدهم؟ من خود به این امر معتقد نیستم. اگر لازم بود منظم و مرتب تمام آنچه را در این مدت دیده و تجربه کردهام، شرح بدهم، میتوانستم تعداد فصول این کتاب را دوبرابر و حتی سهبرابر کنم؛ اما خواهناخواه چنین توصیفی ملالانگیز خواهد شد و تمام حوادث گردشی یکسان و یکنواخت خواهد داشت؛ خاصه اگر خواننده از روی فصول گذشته تصویر نسبتا روشنی از زندگی محکومان طبقه دوم در ذهن خود داشته باشد. من میخواستم در یک تابلوی بسیار درست و دقیق، زندان خودمان و آنچه را که طی سالیان دراز آنجا تحمل کردهام، مجسم کنم.