کتاب خاک بکر نوشته ایوان تورگنیف و مترجمی عبدالرحمان رزندی می باشد.این کتاب را انتشارات امیرکبیر منتشر کرده است.این اثر یکی از برجستهترین آثار کلاسیک در جهان به شمار میرود که علاوه بر داشتن داستانی عاشقانه، تصویری از جامعه امپراطوری روسیه نیز ارائه میدهد و از فعالیتهای سیاسی و سوسیالیستی جوانان روسی در آن دوران سخن میگوید.
عدهی زیادی به شام دعوت شده بودند. وقتی شام تمام شد، نژدانوف از شلوغی استفاده کرد و به اتاق خود خزید. میخواست با افکار خود خلوت کند. یکی از مهمانان شام کالیماتزوف بود؛ این شخص برجسته گستاخی و غرور اعیان نمایی از خود نشان داد که هرگز پیش از این نشان نداده بود اما نژدانوف به سادگی او را نادیده گرفت.
نوعی مه نژدانوف را در بر گرفته بود. زود به رختخواب رفت ولی نتوانست بخوابد. روز بعد اندکی بعد از اینکه درس را تمام کرد و در اتاق بیلیارد نشست، خانم سیپیاگین وارد اتاق شد. والنتینا میخائولونا دختر ژنرالی بود که در زندگیاش نه عقل زیاد به کار بسته بود و نه فعالیت شایان توجهی کرده بود. دسیسهباز و آب زیرکاه بود و مثل بسیاری از هم میهنانش از ظاهری ساده و حتی احمقانه برخوردار بود و میدانست که چگونه از آن حداکثر استفاده را بکند.