امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
28,000
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب نفرین زمین

نفرین زمین رمانی است از جلال آل احمد که نخستین بار در سال ۱۳۴۶ منتشر شد. این رمان، سرگذشت معلمی است که برای درس دادن به یک روستا می‌رود.

معلمی وارد ده می‌شود و با مدیر مدرسه و مباشر ارباب آشنا می‌شود. او در هنگام گشت‌وگذار در ده، به درویشی بر می‌خورد و با او وارد گفتگویی در مورد کَنده شدن روستاییان از روستا و مهاجرت آنها به شهر می‌شود. این گفتگو، اولین گفتگو از سلسله گفتگوهایی است که در خلال داستان رخ می‌دهد و به‌نوعی بر سایر حوادث داستان سایه می‌افکند. آموزگار، در شب ورود به ده، به مهمانی خانه مدیر می‌رود؛ جایی که ریش‌سفیدان ده، در مورد ورود تراکتور به روستاهای مجاور و برخوردهای پیش‌آمده در بین روستاییان صحبت می‌کنند.

مالک، قطعه‌ای از زمین‌های ده را برای احداث مرغداری و حفر چاه عمیق به غریبه‌ای در شهر فروخته‌ است. نویسنده جابه‌جا با نقل اخبار رادیو به وقایعی که در آبادی می‌گذرد، بُعد مملکتی می‌دهد. روستاییان با وجود راهیابی ماشین و روابط بورژوایی به ده، همچنان خرافاتی‌اند. اختلافات بین مدیر و مالک آرام‌آرام اوج می‌گیرد و افراد خانواده مدیر، آسیاب موتوری مباشر را از کار می‌اندازند. به تلافی، افراد مباشر نیز قلمستان مدیر را تخریب می‌کنند. مردم می‌کوشند ساختمان مرغداری را تخریب کنند، اما ژاندارم‌ها مانع می شوند. وقتی آموزگار برای ساخت مدرسه به دهی دیگر رفته بود، از مرگ مالک مطلع می‌شود و همچنین درمی‌یابد که روستاییان به مرغداری حمله کرده و در طی درگیری‌ها، مباشر کشته شده و بسیاری بازداشت شده‌اند. آموزگار بدون هیچ تأثیری در سیر وقایع، ده را ترک می‌کند...

گزیده کتاب نفرین زمین

 درست روز اول عقرب بود که آمدند برای سوارکردن موتور آسیاب. همان‌روزی که بی‌بی همه مردهای کاری ده را به ناهار دعوت کرده بود و قرار بود برای دیم‌کاری پشک بیندازند. جمعه‌ای بود و فردایش به ساعتی که میرزاعمو دیده بود، روز ولادت حضرت هابیل بود و میدانچه آبادی را آذین بسته بودند و دورتادورش تخت گذاشته و فرش کرده و یکدسته زرنادف از دم صبح توی کوچه‌ها بکوب‌بکوب داشت و بچه‌ها لب جوی ده گردوبازی می‌کردند و زن‌ها دم درها و لب بام‌ها به تماشا نشسته و سه‌تا ژاندارم تفنگهاشان را وارونه به کول گرفته، لای جماعت می‌پلکیدند.

هنوز یکساعتی به ظهر داشتیم که دوتا سواری ازپیش و کامیون عین‌اللّه از پس، چرخهاشان را عین مهرهای لاستیکی به خون گاو قربانی‌شده اربابی رنگ زدند و هرکدام ده‌دوازده‌تایی انگ خونین ــ که از یکی به دیگری کمرنگ‌تر میشد ــ بر زمین میدانگاهی نهادند تا برسند پای عمارت آسیاب. 

کنگره :
‏‫PIR۷۹۳۴‭‬ ‭/ن۷ ‏‫‬‮‭۱۳۹۴پ
دیویی :
‭۸‮فا‬۳/۶۲‬
کتابشناسی ملی :
4257464
شابک :
9786007987148
سال نشر :
1400
صفحات کتاب :
248

کتاب های مشابه نفرین زمین