0.0از 0

تنها زندگی می کنی

۱۰٬۰۰۰
خرید
  • الکترونیکی
  • صوتی
  • معرفی کتاب
  • مشخصات کتاب

معرفی کتاب تنها زندگی می‌کنی

کتاب تنها زندگی می‌کنی؛ به زندگی و زمانه شهید پرافتخار صدر اسلام، ابوذر غفاری می‌پردازد. این کتاب را محمود پوروهاب نوشته است و در انتشارات به نشر منتشر شده است.

درباره مجموعه سرگذشت یاران پیامبر (ص) هر امت و ملتی در میان خود فرزانگان و برجستگانی ارجمند دارد که به وجود آن‌ها افتخار می‌کند و آن‌ها را به‌عنوان نمونه و الگو معرفی می‌نماید.

در فرهنگ اصیل و شایسته‌ای، مانند فرهنگ پیامبران و اولیای خدا و مکتب‌های آسمانی، ملاک‌های برتری بر اساس علم، معرفت، پاک‌زیستی، صداقت، مجاهده و خلوص است و قهرمانانِ چنین فرهنگی، فرزانگانی درست‌کار، پاک‌روش، آگاه، تلاش‌گر و راستین‌اند.

مجموعه کتاب‌های سرگذشت یاران پیامبر (ص) در هر جلد به سراغ یکی از یاران پیامبر و قهرمانان تاریخ اسلام رفته و زندگی پرافتخار این دلاوران را بررسی کرده است؛ بزرگانی مانند سلمان فارسی، کمیل‌بن زیاد، حبیب‌بن مظاهر، ابوایوب‌انصاری، عمار یاسر، جعفر طیار و... کتاب حاضر به زندگی ابوذر غفاری یار پیامبر می‌پردازد.

گزیده کتاب تنها زندگی می‌کنی

صبح آفتاب‌نزده از جا برخاست. همان‌دم، رمله نیز از خانه بیرون آمده بود. ابوذر دست و رویی تازه کرد و گفت: «مادر، قرصی نان در بقچه‌ای بپیچ. امروز نوبتِ من است، باید گله را به صحرا ببرم.»
رمله دَلو آب را به زحمت از چاه کشید و گفت: «زبان‌بسته‌ها را به حال خود واگذار. اگر بر کف دست، مویی دیدی، در صحرا نیز علفی خواهی دید.»
ابوذر گفت: «از راهی که دیروز انُیس رفت، نمی‌روم. گله را به طرف ‘بطن مر’ می‌برم. به گمانم در آنجا علف و خاری پیدا شود.»
رواندازی بر پشت جماز انداخت و مشک را در خورجین جا داد. انیس دمِ درگاه آمد.
- گله را به کدام‌سو خواهی برد؟!
ابوذر بی‌آنکه به برادر نگاه کند، افسار شتر را کشید و گفت: «اطراف بطن مر!»
رمله بقچه‌ی غذا را به دست ابوذر داد و تکه‌ای نان جلوی سگ انداخت. سگ حریصانه نان را بو کشید و دُم تکان داد.
- صبر کن. من هم با تو می‌آیم.
انیس این را گفت و سراسیمه به درون خزید تا خود را آماده کند.. .