در کتاب نقش اندیشکده ها در سیاست خارجی آمریکا سعی می شود تا به معرفی اندیشکده هاو موسسات پژوهشی مطرح در زمینه های امنیتی و سیاست خارجی پرداخته شود و زمینه های مطالعاتی و تمرکز آنها مورد واکاوی قرار گیرد.
امروزه اندیشکدهها یا هیئتهای اندیشه ورزی به یکی از کانونهای تاثیرگذار بر تصمیمگیران در کشورهای مختلف تبدیل شده است. سالانه صدها اندیشکده در جهان تاسیس میشود. گسترش اندیشکدهها که پس از جنگ جهانی دوم آغاز شده است، پس از پایان جنگ سرد و بویژه بعد از حادثه یازدهم سپتامبر 2001، تحت تاثیر تحولات بینالمللی نه تنها شدت گرفت بلکه اندیشکدههای فعال در عرصه سیاست خارجی کشورها در مقایسه با گذشته، از منظر موضوعی و جغرافیایی تخصصیتر شدند. توسعه این اندیشکدهها از یک سو ناشی از تاثیرگذاری آنها در سیاست خارجی کشورها و از سوی دیگر ناشی از حمایتهای مالی و سیاسی دولتها میباشد.
از منظر کارکردی، اندیشکدهها یا نشستهای اندیشهورزی در عرصه سیاست خارجی با «گذشته، حال و آینده» سرکار دارند و در هر سه بخش نیز در پروسه تصمیم سازی و تبیین ترجیحات برای انتخابهای تصمیمگیران نقش آفرینی میکنند. از این منظر، اندیشکدهها سه کارکرد «آسیب شناسی روندهای گذشته و ارایه راهکارها برای آینده جهت بازنگری و تدوین سیاستهای جدید»، «واکاوی تحولات جاری منطقهای وبینالمللی و ارایه راهبردها » و «پیشبینی، آیندهپژوهی و آیندهنگاری تحولات و روندها» را دارند. در این پروسه، اندیشکدهها گاه کارکرد واکنشی به تحولات را دارد اما مهمترین انتظار کشورها از اندیشکدهها در عرصه سیاست خارجی، ایفای کارکرد کنشگرانه از طریق «ایده پردازی» از سوی آنهاست. از این منظر چنانچه آلن اسمیت تاکید میکند اندیشکدهها «دلالان ایدهها» محسوب میشوند. علاوه بر این، هیئتهای اندیشهورزی کارکردهای آشکار، پنهان و نیمه پنهان نیز دارند که در هر سه سطح، در خدمت ارتقا منزلت کشورها در نظام بینالمللی قرار میگیرند.
نقش برجسته اندیشکدهها در تصویرسازی از منزلت کشورها، باعث شده است خصوصا در دو دهه اخیر برخی از کشورهای ناقض حقوق بشر نظیر عربستان سعودی و امارات متحده عربی، قراردادهای چندین میلیون دلاری با برخی از اندیشکدههای آمریکایی برای بهرهگیری از آنها جهت بهبود وجهه خود در نزد افکار عمومی منعقد کنند.
در آمریکا که با یک فاصله قابل توجه، بیشترین تعداد اندیشکدهها در میان کشورهای جهان را دارد، اندیشکدهها علاوه بر ارایه ترجیحات جهت انتخابهای رهبران در عرصه سیاست خارجی، نقش مهمی در جهت دهی به رسانههای بینالمللی این کشور نیز دارند. چنانچه ریچارد هاس رئیس اندیشکده «شورای روابط خارجی» آمریکا نیز میگوید اندیشکدهها در این کشور پنج کارکرد شامل «ارایه ایدههای نو به تصمیم گیران»، «پرورش رجال سیاسی»، «ایجاد مرکزی برای تبادل آراء میان سیاستگذاران و کارشناسان»، « ارایه راه حل ثالث در اختلافات احزاب و نهادهای سیاسی» و نهایتا «شکل دهی به دیدگاه شهروندان از طریق رویکرد سازی برای رسانهها» را دارند.
آشنایی با اندیشکدههای آمریکایی و نحوه فعالیت آنها از این منظر اهمیت دارد که بسیاری از روندهای سیاست خارجی آمریکا که در رسانههای بینالمللی این کشور یا متحدانش بازنمایی میشود، در این اندیشکدهها ساخته و پرداخته میشوند. بارها مشاهده شده است که گزارشهای امروزین اندیشکدههای آمریکایی، مبنای اقدامات آتی دولتمردان این کشور میشوند. در این روند با توجه به تعدد اندیشکدهها در آمریکا، بررسی و شناسایی آن دسته از اندیشکده که نقش موثری در تصمیم سازی در عرصه سیاست خارجی و رسانههای بینالمللی این کشور دارند، اهمیت مضاعف دارد که این موضوع هدف کتاب حاضر را تشکیل میدهد.
موسسات تحقیقاتی،اندیشکده های تخصصی و مطالعاتی(موسوم به هیئت های اندیشه ورزی) نقشی حیاتی درعرصه های سیاسی وسیاست گذاری در سطح ایالتی وملی در ایالات متحده دارند.عملکردآن ها از این منظر منحصربه فرداست که ضمنارائه تحقیقات، تجزیه وتحلیل و مشاورهای که در عرصه سیاست گذاری ارائه می دهند،اغلب غیرانتفاعی هستندومستقل ازدولت هافعالیت می کنند.حال آنکه وظیفه اصلی این مراکز، کمک به دولت دردرک وانتخاب پاسخ آگاهانه به موضوعات درخور توجه داخلی و بین المللی است.