امتیاز
5 / 0.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
90,000
خرید
180,000
25%
135,000
نظر شما چیست؟

معرفی کتاب مأموریت مخفی

مأموریت مخفی اثری از مجید ملامحمدی است؛ نویسنده‌ای باسابقه در ادبیات داستانی که کتاب‌های متنوعی برای کودکان، نوجوانان و جوانان تألیف کرده است. این کتاب از سوی نشر بُرنا (بخش نوجوان نشر معارف) منتشر شده است.

داستان این کتاب درباره حرکت حضرت معصومه (س) از مدینه به مرو به قصد دیدار برادر بزرگوار خود، حضرت امام رضا (ع) است. در مسیر این حرکت، مردی از سوی امیر مدینه برای جاسوسی از کاروان حضرت معصومه (س) و همراهان ایشان، راهی سفر به مرو می‌شود. او در راه با اتفاقات بسیاری مواجه می‌شود از جمله حمله دشمنان به کاروان مدینه و این ماجراها، سرآغازی می‌شود برای آشفتگی‌های درونی.

کتاب مأموریت مخفی اولین رمان نوجوانی است که همزمان به سفر حضرت معصومه (س) از مدینه به سمت مرو می‌پردازد و پس از آن در ادامه ماجرای داستان، مقاطعی از زندگی امام رضا (ع) را برای مخاطبان نوجوان و عموم مردم روایت می‌کند. در این کتاب، نویسنده کوشیده است به ماجرای سفر حضرت معصومه (س) به مرو بپردازد و علت آن سفر و دیدار با برادر را برای خوانندگان کتاب توضیح بدهد. نویسنده کوشیده تا در خلال روایت سفر حضرت معصومه (س)، به سفر امام رضا (ع) نیز اشاره مبسوطی داشته و حکایت‌هایی جذاب و شیرین از زندگی آن حضرت را برای مخاطبان خود بازگو کند. این حکایت‌ها و ماجراها از زبان شخصیت‌های داستان و به فراخور اتفاقات و ماجراهایی که در فصل‌های این کتاب آفریده شده، بیان می‌شوند. رمان مأموریت مخفی به راحتی توانسته است برش‌هایی از تاریخ زندگی امام رضا (ع) در مدینه و مرو و نیز زندگی کوتاه خواهر گرامی‌اش حضرت معصومه (س) را برای خوانندگان نوجوان و بزرگسال روایت کند. این کتاب با نثری روان و پیرنگی جذاب و شیرین نوشته شده و ماجراهای تاریخی آن مستند به منابع معتبر و کتاب‌های مهم تاریخی است.

گزیده کتاب مأموریت مخفی

تا به خودم بیایم، گرگ در پشت‌سرم زوزۀ بلندی کشید و به‌سمت من حمله کرد. فرز و پرقدرت به‌سمت گرگ برگشتم و خنجر را بی‌اراده و کور اما پرتوان به‌سمتی که او آمده بود، جلو دادم. لبۀ تیز خنجر به جایی از بدن پشمالو و خاکستری گرگ خورد. گرگ دوباره زوزه کشید، اما این بار زنگدار و همراه با درد. سپس مثل بار سنگینی که از بالای یک شتر پایین بیفتد، روی زمین ولو شد. به‌سرعت به جلو خزیدم. گرگ جان کمی در بدن داشت و می‌خواست از جا برخیزد و به‌سمت من خیز بردارد. خنجر را دودستی به‌سمت او چرخ دادم. اولین ضربۀ آن به پوزه‌اش خورد و دومی به زیر گلوی پر از پشمش. گرگ نالید و پوزه در برف فرو برد. به‌سرعت بالای سرش نشستم. دانه‌های برف، درشت و ضربدری به سر و صورتم می‌خورد. حس کردم صدای قلبم را می‌شنوم. زل زدم به گرگِ نیمه‌جان. معلوم شد با همان ضربۀ اول، بیخ گلوی گرگ بیچاره، شکاف بزرگی برداشته‌است. در چشم‌های درشت و سرخ‌فام او، برقی از مرگ دیده می‌شد.

صدای امیر دارالاماره در گوشم طنین انداخت: «تو پیروز شدی، مأمور مخفی ما. تو این بار از من، شمشیر مُرصّعِ شامی جایزه خواهی گرفت! احسنت بر تو که هم هوش بالایی در کار خود داری و هم قدرت زیادی در بازوانت که به‌ظاهر باریک و استخوانی است!»

     

کنگره :
‏‫‬‮‭PIR۸۲۲۳‬‬
دیویی :
‏‫‭[ج]۸‮فا‬۳/۶۲‬‬
کتابشناسی ملی :
9666196
شابک :
9786004416115
سال نشر :
1403
صفحات کتاب :
286

کتاب های مشابه مأموریت مخفی