کتاب فوتبال در فصل شکار نوشته مژگان کلهر و در انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ رسیده است. داستان فوتبال در فصل شکار جزو مجموعۀ رمان نوجوان امروز در کانون پرورش فکری است. داستانی دربارۀ نوجوانان، اردوی ورزشی و محیط زیست و طبیعت. نوجوانان این داستان در مسیر رسیدن به اردوی ورزشی دچار چالشهایی میشوند و درصدد هستند که آنها را رفع کنند.
دختران این گروه از بچهها که در یک مجتمع زندگی میکنند و در مدرسهای مشترک درس میخوانند به رهبری بهار، تیم فوتبالی تشکیل میدهند و برای شرکت و پیروزی در لیگ دانشآموزی تمرین میکنند. آنها برای تیمشان لباس یک دست سفارش میدهند و برخلاف نظر پسران مجتمع، نتیجۀ خوبی از حضور در لیگ میگیرند.
توی زمین بازی بودیم. همیشه زمین فوتبال مجتمع پر بود از پسرهایی که دنبال توپ میدویدند؛ اما از وقتی من و مهتاب تصمیم گرفتیم یک تیم برای فوتبال مدرسه درست کنیم تا بتوانیم در لیگ دانشآموزی شرکت کنیم، اوضاع فرق کرد. حالا تعداد دخترهایی که دنبال توپ میدویدند بیشتر از پسرها بود. آنوقتها بدی فوتبلا بازیکردن توی مجتمع این بود که گاهی باباها و پسرها میآمدند و مسخرهمان میکردند.
تنها کسی که اذیتمان نمیکرد و بهمان نمیخندید، «آقای شوقی»، بابای باران بود. اصلاً او باعث شده بود تا هیئتمدیرهی مجتمع اعلام کند هر روز ساعت چهار تا شش، زمین مال ما دخترهاست.