کتاب بهائیت از دیدگاه منتقدان و روشنفکران بهائی پژوهشی درباره فرقه انحرافی بهائیت نوشته حمید فرناق است. از زمان پیدایش بهائیت تاکنون، آموزههای این نحله فکری همیشه در معرض نقد و انتقاد قرار داشته و اعتراضها گوناگونی به آن وارد گردیده است. علمای مسلمان و مسیحی و بهطور کلی طرفداران ادیان الهی با نگارش کتابهای مختلف، بیشترین اعتراض را به مشروعیت و آموزههای بهائیت و عملکرد رهبران و پیروان آن، که خود را تکامل یافته اسلام و ادیان الهی میدانند وارد آوردهاند.
علاوه بر طرفداران ادیان توحیدی و اندیشمندان مذهبی، بهائیت مورد نقد نویسندگان، اندیشمندان و پژوهشگران حوزه دین و اجتماع نیز قرار گرفته و هر یک از منظری خاص آموزههای این آیین ایرانی نوظهور را به باد انتقاد گرفته و اعتراضها جدی به آن وارد آوردهاند. اما پدیده جدیدی که از اوائل سال ۱۹۹۶ در جامعهٔ جهانی بهائی پیدا شد، ظهور و بروز منتقدان از درون جامعهٔ بهائی بود. البته برگشت افراد مهم و فرهیخته از بهائیت و گرایش آنان به اسلام و یا انشعاب درون فرقهای سابقه طولانی دارد ولی با گسترش فضای مجازی و اینترنت این امکان برای برخی از روشنفکران و اندیشمندان بهائی در غرب بهوجود آمد تا اعتراضهایی را به دیدگاهها و عملکرد رهبری جامعه بین المللی بهائی یعنی بیتالعدل وارد آورند.
این روشنفکران که نوعاً از نخبگان جامعه بهائی بودند، از تحصیلات آکادمیک و مطالعات میدانی در حوزه بهائیت برخوردار بوده و شناخت کافی نسبت به بهائیت و آموزههای آن دارند، تشکیلات بهائی و رهبری آن در حیفا را زیر سؤال برده و به حرکتهای مستبدانه و خداگونه آن معترض شدهاند. آنها معتقدند رهبری روحانی (کاریزماتیک) بهائیت جای خود را به سلسله مراتب نیمهانتخابی داده که ساختار و تصمیماتش مرتباً از سوی مخالفان و معتقدان داخلی و بهائیان سابق مورد انتقاد قرار میگیرد و توسعه اینترنت زمینهساز گسترش هر چه بیشتر این نارضایتیها شده است.
کتاب بهائیت از دیدگاه منتقدان و روشنفکران بهائی سعی دارد با اطلاعات محدود موجود، به بررسی مختصری ازنظرات و دیدگاههای برخی از روشنفکران منتقد به تشکیلات بهائی همچون خوان کول، استاد تمام تاریخ دانشگاه میشیگان، کارن باکت عضو سابق جامعه بهائیت، سن مکگلن عضو سابق و فعال جامعه بهائیت و ویلیم گارلینگتن، نویسنده و محقق امریکایی بپردازد.
خوان کول استاد تمام دانشگاه میشیگان در رشته تاریخ است. او یکی از منتقدان تشکیلات بهائی است که بعد از حداقل 24 سال عضویت فعال در تشکیلات بهائی، به دلیل مواضع انتقادی و دیدگاه هایی که داشت مورد سرزنش تشکیلات بهائی قرار گرفت و از بهائیت کنار گذاشته شد. او معتقد است که بیت العدل (رهبری جامعه بهائی در حیفا) که عمدتا وظیفه قانون گذاری و تشریع قوانین جدید را در بهائیت دارد، فراتر از میزان اختیارات خود عمل می کند.