کتاب به روایت همت، در برگیرنده سی و دو درس-گفتار برگزیده از مجموعه مصاحبهها، سخنرانیها و بیانات توجیهی شهید محمد ابراهیم همت در حد فاصل بهار 1359 تا زمستان 1362 خورشیدی است. مولف در این کتاب با رجوع به آرشیوهای مدارک دیداری، شنیداری و مکتوب موسسه حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس سپاه محمد رسول الله، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و چندین ماخذ آرشیوی دیگر فراهم آمده است. این سی و دو درس-گفتار که مقطع چهار ساله پایانی حیات دنیوی شهید همت از بدو حضور وی در پاوه تا 10 روز مانده به شهادت او در عملیات آبی خاکی خیبر را در بر میگیرد، واجد مهمترین جنبههای شخصیتی و دغدغههای عقیدتی، آرمانی، سیاسی، فرهنگی و نظامی وی است.
بر خلاف بسیاری از کتابهایی که طی سالیان گذشته که دوستان، همرزمان و نیروهای رزمنده درباره شهید همت سخن گفتهاند در این کتاب فصل به فصل کتاب بیان دیدگاههای شهید همت به روایت خود وی است. باورها و دیدگاههای همت به عوالم لاهوت و ناسوت، تاریخ، سیاست و فرهنگ را در دل پچیدهترین حوادث تاریخی دفاع مقدس را روایت میکند. بخشی از این کتاب از تصاویری که ابراهیم حاتمی کیا در زمستان 61 تا بهار 62 تصویربرداری کرده بوده است مورد بهره برداری قرار گرفته است. در این کتاب عکس و نقشه توضیحی مرتبط با مقطع چهار ساله پایانی حیات دنیوی شهید همت و نبردها و وقایع مورد اشاره در سی و دو درس گفتار آورده نشده است. از سوی دیگر فهرست نمایه این کتاب در چاپ اول تکمیل نشده است. در ابتدای هر درس-گفتار موضوع کلی فصل و محورهای سخنرانی به همراه منابع مورد استفاده آورده شده است.
همّت: خب؛... سپس خطاب به حاضرین در جلسه میگوید: بسم اللّه الرحمن الرحیم. اگر نگاهی به روند به کارگیری نیروهای رزمنده بسیج در جبهه، طی برههی یک سالهی بهار 1360 تا بهار 1361 بیندازیم، خواهیم دید که در عملیات خمینی روح خدا فرمانده کل قوا در محور دارخوین، با استعداد نیروی دو هزار نفر عمل کردیم. در عملیات شکست حصر آبادان، این استعداد رسید به سه هزار نفر. در عملیات فتح المبین، شد شصت هزار نفر و در عملیات الی بیت المقدس، شمار نیروی بسیجی ما به هشتاد هزار نفر رسید. همین افزایش شمار نیروهای بسیجی اعزامی به جبهه، سپاه را ملزم کرد تا ابتدا این نیروهای بسیجی را در چارچوب تیپ به کار بگیرد. بعد که تعداد این تیپ ها تا حدودی زیاد شد، رفتند و در چارچوب چهار لشکر قرار گرفتند که خودتان طی فتح المبین و الی بیت المقدس، در جریان موجودیت و عملکردشان بودید؛ یعنی لشکرهای فجر، قدس، فتح و نصر. همگی شما استحضار دارید که در این چارچوب، هر چه را که ما فرماندهان ردههای مختلف یگانهای سپاه یاد میگیریم، از برکت خون شهدا است. نه شما دورههای تخصصی علوم نظامی را در دانشکدههای نظامی آمریکا و اسرائیل دیدهاید و نه ما چنین دورههایی را در دانشگاههای علوم نظامی روسیه یا آمریکا گذراندهایم. هیچ کدام از ما، چنین دورههایی را ندیدهایم...