شهید حسین خرازی
- الکترونیکی
- معرفی کتاب
- مشخصات کتاب
معرفی کتاب شهیدحسین خرازی
کتاب شهید حسین خزاری به همت موسسه شهید کاظمی تهیه و تدوین شده و توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ رسیده است. این کتاب مجموعهای از خاطرات سردار بزرگ شهید حسین خزاری است که یکی از فرماندهان لشکر در استان اصفهان بودند.
این مجموعه خاطراتی از دوران جنگ در مورد این سردار بزرگ است که غالبا از زبان همرزمانش تعریف شده است. شهید خزاری در عملیات کربلای 5 در جزیره مجنون به شهادت رسید.
گزیده کتاب شهیدحسین خرازی
رانندۀ قایق
یک روز قرار بود تعدادی از نیروهای لشکر امام حسین(ع) با قایق به آنسوی اروند بروند. حاج حسین بهقصد بازدید از وضع نیروهای آنسوی آب، تنهایی و بهطور ناشناس در میان یکی از قایقها نشست و منتظر دیگران بود. چند نفر بسییجی جوان که او را نمیشناختند، سوار شدند و به او گفتند: «برادر، خدا خیرت بدهد،. ممکن است خواهش کنیم ما را رو زودتر به آنطرف آب برسانی که خیلی کار داریم؟» حاج حسین بدون اینکه چیزی بگوید، پشت سکان نشست و موتور را حرکت داد. کمی جلوتر بدون اینکه صورتش را برگرداند، سر صحبت را باز کرد و گفت: «الان که من و شما توی این قایق نشستهایم و عرق میریزیم، فکر نمیکنید فرمانده لشکر کجاست و چهکار میکند؟!» با آنکه جوابی نشنید، ادامه داد: «من مطمئنم اون با یک زیرپوش، راحت داخل دفترش جلوی کولر نشسته و مشغول نوشیدن یک نوشابۀ تگری است! فکر میکنید غیر از این است؟!»
قیافۀ بسیجی بغلدستی او تغییر کرد و با نگاه اعتراضآمیزی گفت: «اخوی، حرف خودت را بزن!»
حاج حسیین به این زودیها حاضر به عقبنشینی نبود و ادامه داد. بسیجی هم حرفش را تکرار کرد تا اینکه عصبانی شد و گفت: «اخوی، به توگفتم که حرف خودت را بزن. حواست جمع باشد که بیشتر از این پشتسر فرمانده لشکر ما صحبت نکنی. اگر یک کلمۀ دیگر غییبت کنی، دستو پایت را میگیرم و از همینجا وسط آب پرتت میکنم.» و حاج حسین چیزی نگفت. او میخواست در میان بسیجیها باشد و از درد دلشان باخبر شود و اینچنین خودش را به دست قضاوت سپرد.