کتاب نبرد در سکوت نوشتهی محبوبه زارع، روایتی از دههی پایانی زندگی امام حسن مجتبی (ع) و نوع رهبری ایشان در جنگ و صلح با معاویه است.
مجبوبه زارع در کتاب نبرد در سکوت، روایتی از سالهای پایانی زندگی امام حسن مجتبی (ع) نوشته است. روایتی که رهبری هوشمندانهی امام حسن را در جنگ و صلح با معاویه نشان میدهد و از سکوتی که ایشان برای پاسداری از اسلام کردند، سخن میگوید. در نهایت، کتاب نبرد در سکوت از توطئهی معاویه برای شهادت امام حسن در خانهی خود نیز میگوید.
ساباط را نهتنها با زخمی برپا، که با آتشی در دل ترک میکنی، در حالیکه هنوز آهنگ کلماتی که چند ساعت پیش آن را بر مردم خواندهای، در فضای بیابان طنینانداز است:به خدا سوگند من امیدوارم که شب را روز کرده باشم، درحالیکه خیرخواهترین مخلوق خدا برای خلق او باشم و شب را روز نکنم، در حالیکه بر مسلمانی کینهای در دل داشته باشم و برای او بدی بخواهم. آگاه باشید آنچه را که در اتحاد ناپسند میدانید، برای شما بهتر از چیزی است که در تفرقه دوست میدارید. آگاه باشید که من برای شما از خودتان خیرخواهتر هستم؛ پس با فرمان من مخالفت نکنید و نظرم را به من بازمگردانید... .
دردمندانه، پریشان مردمت هستی؛ مردمی که چونان گلهای دردام گرگان معاویه گرفتار آمده،خود از این بلا بیخبرند! بیعت کنندگان با تو، یا گروهی از مردم کوفهاند که تو را فقط به عنوان خلیفه پنجم میشناسند، یا عدهای از قبایلاند که فقط به تبعیت از رؤسای خود ، تو را همراهی کردهاند، یا گروهی از خوارجاند که از یکسو حساب تو را از امیرمؤمنان (ع) جدا کرده و از سوی دیگر جنگ با معاویه را جایز میدانند.