کتاب منتصر نوشته غیداء ماجد است که توسط یوسف سرشار ترجمه و توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. این کتاب سیری در زندگی شهید حسین جونی از شهدای مدافع حرم حزب الله لبنان است. شهید جونی در سال 1394 در بلندگیری های ارسال به درجه رفیع شهادت نائل شد.
این کتاب از بخش های کوتاهی تشکیل شده است .منتصر حدود 30 بخش دارد که هر کدام از این بخش ها از زاویه دید یکی از دوستان و آشنایان شهید جونی است. کتاب منتصر از زبان شخصیت های مختلف همچون پدر، مادر، خواهر، برادران و دوستان به کودکی تا شهادت شهید جونی پرداخته شده است.
کتاب منتصر از بدو تولد شهید جونی شروع می شود تا زمان شهادت و همچنین بعد از شهادت شهید جونی ، زمانی که خانواده شهید جونی به دیدن منطقه ای می روند که عزیزشان در آنجا به شهادت رسیده است.
بعد از به پایان رسیدن آن روز درسی مان در «خیریه امام علی بن ابی طالب، علیه السلام»، به خانه برگشتم. مشتاق بودم تکلیف خانگی ام را، که آن روز به ما داده بودند تا برای فردا ببریم، انجام بدهم. برگه کاغذی را از کیفم درآوردم؛ بالای آن برگه به زبان انگلیسی نوشته شده بود: «متنی بنویس درباره یکی از نزدیکانت که در آن بارزترین صفات او را بیان کنی و متن از ده خط کمتر نباشد.»
قلمم را برداشتم و در خیالم افرادی را که می شناختم و می شد درباره آن ها در این متن بنویسم به ترتیب در ذهنم بررسی کردم. برای کودکی که هنوز دَه سالش هم نشده بود این کارِ راحتی نبود؛ اما با وجود برادری که نُه سال از من بزرگ تر بود، یعنی محمد، این کار راحت شد. محمد برای ما، خواهر و برادرهایش، مثل یک الگو و رهبر بود. او به لحاظ سنی از ما بزرگ تر و از هوش بسیار زیادی برخوردار بود که در لطافت و شوخی هایش با ما این هوشش تجلی پیدا می کرد و منعکس می شد. علاوه بر اینکه او در درسش هم برتری آشکاری داشت؛ تا جایی که معدلش برای ما تبدیل شده بود به معیاری برای سنجش میزان موفقیتمان. وقتی کسی از ما سؤال می کرد که معدلت چند شده است؟ ما جواب می دادیم نزدیک معدل محمد شده یا از معدل او کمتر شده.
از جمله چیزهایی که در آن تکلیف خانگی نوشته بودم این بود که «برادرم، محمد، انسان بسیار باهوش، مهربان، لطیف، و دارای رفتار و کردار نیکویی است. خوش رفتار و خوش مشرب است ...» و صفات دیگری که مفصلاً درباره اش نوشتم. و طبیعتاً فراموش نکردم که احساساتم را نیز درباره او بنویسم. بعد از دو روز برگه ام را به خانم معلم تحویل دادم و نمره بسیار خوبی هم به خاطر متن درستی که به زبان انگلیسی نوشته بودم گرفتم. اما من به خاطر آن نمره ای که گرفتم به آن اندازه خوشحال نشدم که به خاطر نوشتن یک متن درباره برادر بزرگ ترم.