کتاب فصلی در حسرت، رمان واقعی است که روایتگر عشق یک استاد دانشگاه است که داستان عشق احسان به سیمین از دوران دانشجویی شروع می شود و در طی سی سال ادامه دار است. این رمان فیلم نامه توسط آقای ستارپور فیلم نامه شده است. توسط آقای توکل مهدی زاده به ترکی ترجمه شده است. توسط خانم سونا اعیادی به انگلیسی ترجمه شده است.
صدای sms جدید ذهن سیمین را از پیرمرد گدا به سوی گوشی معطوف ساخت. قبل از خواندن پیام، فورا به شماره ی آن نگاه کرد. خشم همراه با کنجکاوی ذهن او را مشغول کرد. پیام را آرام آرام خواند: سلام مثل همیشه برای سفرتون صدقه کنار گذاشتم. می دونم که شما هم همین کارو کرده این. سفرخوشی داشته باشین.
باز هم شماره را نگاه کرد متن را دوباره خواند کمک راننده به صورت چندش آور «لاهیجان» همین الان را فریاد می کشید. چیپس سیمین در دستش مانده بود انگار می خواست شماره موبایل صاحب sms را بگیرد و هر چه به ذهنش می آید به او بگوید ...