داوِت زندگینامه داستانی یکی از جانبازان جنگ تحمیلی به نام رمضانعلی خردمند است که با وجود عوارض ناشی از موج انفجار تصمیم میگیرد این بار در روستایی متروکه و در جبهه ایثار و جهاد به خدمت ادامه دهد.
داوِت در گویش محلی به نام حامی بزرگ مردم روستا است و زهرا سلحشور نویسنده اثر معتقد است خواندن زندگینامه جانباز رمضانعلی خردمند، تصویر یک مجاهد واقعی را برای ما ترسیم میکند که برای زندگی و کمک به دیگران تلاش میکنند.
وی هدف خود را از نگاشتن داوت اینگونه بیان کرد: «هدفم این بود داستانی بنویسم که جنبه معنوی هم پیدا کند و بهدنبال سوژهای درباره دفاعمقدس بودم و اعتقاد داشتم قهرمانهای سرزمین و اطراف خودمان را باید بهتر بشناسیم و به دیگران معرفی کنیم.»
با مطالعه این کتاب میتوان ضمن آشنایی با برخی از وقایع دفاع مقدس، با بخشی از آداب و رسوم کردهای خراسان و سایر اقوام خراسانی و ویژگیهای یک خانواده از نظر عقاید دینی و فرهنگی نیز آشنا شد.
در این کتاب ضمن آشنایی با برخی از وقایع دفاع مقدس میتواند با بخشی از آداب و رسوم کردهای خراسان و سایر اقوام خراسانی و ویژگیهای یک خانواده از نظر عقاید دینی و فرهنگی نیز آشنا شود.
در آن لحظه همه خوب میدانستیم که سومین دسته منوّرها که آسمان را روشن کند چه معنایی دارد... برای بار سوم آسمان روشن و بمباران موشکی دشمن شروع شد؛ ما را دیده بودند و قصد انهدام ماشین را داشتند. شروع کردم به ویراژ دادن و ماشین را به چپ و راست جاده راندم تا نتوانند درست هدفگیری کنند.
موشکها در اطراف ماشین با فاصلهای کم به زمین میخورد و خاکها را به اطراف میپاشید. تمام جاده شده بود دود و خاک و آتش و صدای انفجار پیاپی موشکها. با سرعت زیاد از مهلکه فرار میکردیم که ناگهان موشکی را که از آسمان مستقیم به سوی ماشین میآمد به وضوح دیدم، بیاراده چشمهایم را بستم، در یک لحظه...