کتاب وصف آفتاب جلد اول مجموعه کتاب های پرسمان رضوی می باشد که برای آشنایی زائران و مجاوران با زندگی و سیره حضرت رضا علیه السلام به کوشش محمد باقر پورامینی نوشته و توسط معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی آستان قدس رضوی تهیه و منتشر شده است.
کتاب وصف آفتاب، ولادت تا شهادت امام رضا علیه السلام به پرسش های ارادتمندان آستان امام دربارۀ حیات نورانی حضرت، از ولادت تا شهادت، پاسخ می دهد و به اختصار از ویژگی ها، نشانه ها، خاندان، سفرها و حضور شکوهمند ایشان در ایران و برخی دیدگاه های پیرامونی دربارۀ شخصیت امام رضا علیه السلام را روایت می کند.
اسماعیل بن موسی به ماجرایی اشاره میکند که نشان دهنده علاقه شدید امام موسی کاظم (ع) به فرزندش احمد (احمد بن موسی) است. او می گفت: «پدر بزرگوارم روزی با عده ایی از فرزندانش به یکی از املاکش تشریف برد که خارج مدینه بود. احمد نیز با ما بود و آن روز بیست نفر از خادمان حضرت موسی بن جعفر اطراف احمد را داشتند و پیوسته مواظب او بودند. چنانچه اگر می ایستاد، می ایستادند و اگر می نشست می نشستند.
با آنکه همه غلامان پدرم مواظب بودند، باز هم پدر بزرگوارم دقیقه ایی از وی غفلت نمی کرد. « به گزارش شیخ مفید بعد از شهادت امام رضا (ع) گروهی از شیعیان به امامت احمد بن موسی (ع) روی آوردند که بر خلاف روش و سیره احمد بن موسی (ع) بود. زیرا هم او پس از بیعت مردم بر فراز منبری رفت و در خطبه ایی گفت: «مردم همان طور که اکنون تمام شما با من بیعت کردید و بیعت من بر گردن شماست من نیز با برادرم علی بن موسی الرضا بیعت کرده ام. بدانید او امام و خلیفه پیغمبر (ع) است.بعد از پدرم او ولی الله است که اطاعتش بر من و شما از جانب خدا و پیغمبر واجب است. هر دستوری به ما بدهد.»
آنگاه مردم همراه احمد نزد حضرت رضا (ع) آمدند و با ایشان بیعت کردند. مجلسی ضمن بیان این روایت این نکته را می افزاید که احمد بن موسی (ع) پیوسته ملازم خدمت برادر بود تا این که مامون از پی حضرت رضا فرستاد. مزار احمد بن موسی که به (سیدالسادات) ملقب است. در شیراز قرار دارد و به شاه چراغ معروف است. ابن بطوطه در بیان مشاهدات خود در شهر شیراز، به مزار احمد بن موسی اشاره میکند و مدعی است که این بقعه در نظر شیعیان احترام خاص دارد و مردم برای تبرک و توسل به زیارت آن می روند. احمد بن موسی در دوره مامون مدینه را ترک گفت تا به امام رضا (ع) بپیوندد.
چون قتلغ خان، فرماندار مامون در شیراز، از آمدن احمد آگاه شد، در بیرون شهر در محلی به احمد روی آورد که به آن نقطه «خان زینال» می گفتند. هر دو گروه با هم برخورد کردند. و میانشان جنگ در گرفت تا اینکه مردی از یاران قتلغ فریاد زد: اگر می خواهید به امام رضا برسید او شهید شد. هنگامی که یاران احمد بن موسی این سخن را شنیدند از اطرافش پراکنده شدند و جز بعضی از قبیله و برادرانش، کسی با او نماند. پس به طرف شیراز روی آورد و مخالفان در پی او آمدند و در همین نقطه که اکنون آرامگاه اوست او را به شهادت رساندند.