شهید دیالمه در مباحث کتاب زهد و آزاد اندیشی؛ ضابطه حرکت بر صراط مستقیم، بر آن است تا به صراط مستقیم از زاویه ای نو بنگرد و ضرورت ضابطهمند بودن این مسیر را در نگاه مسلمانان که در نماز «اهْدنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیم » را بارها تکرار می کنند، روشن سازد. هدف شهید دیالمه، نشان دادن ظرافت این راه و ضرورت الگوبرداری دقیق از رفتار و منش پیامبر و معصومان بود و از همین روست که از ضوابط این راه سخن گفت تا تفاوت زهد اسلامی را با رهبانیت صوفی منشانه و تفاوت توکل را با سُستی و تنبلی و نیز صبر در بحبوحۀ مبارزه را با انفعال و پذیرش وضع موجود نشان دهد و همچنین انتظار را که مذهب اعراض است و نه اعتراض، و این همه در کنار هم نقشۀ راهی بود که هر جوان مسلمان باید فراروی خویش قرار می داد تبیین کند.
واژۀ زهد در هر لغتنامه ای تقریباً چنین تعریف می شود: «تمایل نداشتن و بی اعتنایی » و این کلمه را معمولاً در برابر واژۀ «رغبت » به کار می برند که به معنی تمایل و کشش است. خود این بی اعتنایی که در مقابلۀ با رغبت و معنی لغوی آن (تمایل) تعریف می شود، نشان دهندۀ آن است که لغت زهد یا زاهد و زاهدمنشی با پدیده های طبیعی بی ارتباط نیست؛ چون لازمۀ اینکه تمایل داشته باشیم یا نداشته باشیم، بی اعتنا باشیم یا نه، این است که اشیا برای ما ارزشمند باشند.
در رفتار ما با این پدیده هاست که به قسمتی از آن ها بی اعتنا و به قسمت دیگر تمایل پیدا می کنیم؛ یعنی این مفهوم در خود لغت تاحدودی گنجانده شده است و به راحتی از آن فهمیده می شود؛ اما امروزه برخلاف کلام و مفهوم اولیۀ آن، با شنیدن واژۀ زهد، فوری گوشه نشینی و رُهبانیّت و جداشدن از جامعه و پدیده ها و اشیا، همچنین ساخت ذهنیّت ها نه عینیّت ها، در ذهن ما تداعی می شود. درصورتی که چنین مفهوم و معنایی در واژۀ زهد وجود ندارد.