0.0از 0

چرا او؟ چرا من نه؟!

نگاهی اخلاقی به موضوع حسد، غبطه و خیخواهی

خرید
    • معرفی کتاب
    • مشخصات کتاب

    معرفی کتاب چرا او؟ چرا من نه؟!

    کتاب چرا او؟ چرا من نه؟! که به همت موسسه فرهنگی هنری سبل‌السلام منتشر شده است یکی از کتاب‌های مجموعه پله پله تا ملاقات خدا از انتشارات سدید است که با هدف ترویج ارزش‌های اخلاقی اسلام منتشر می‌شود.

    مجموعه پیش رو که با اقتباس از بیت مشهور مولوی «پله پله تا ملاقات خدا» نام گرفته، درباره اخلاق اسلامی است. این مجموعه سعی در جبران کمبود منابع معتبر و متقن برای تعالیم اسلام ناب به خصوص برای مخاطبان دانشجو و طلبه نموده است. به این طریق که با تکیه بر منابع اسلامی و با نگاه اسلام ناب محمدی، تعالیم و دستورات اخلاقی اسلام را در قالبی زیبا به مخاطب ارائه کرده است.

    مجموعه مباحث «پله‌ پله تا ملاقات خدا» سال‌ها پیش به‌عنوان متن درس اخلاق دانشجویان دانشگاه امام صادق علیه السلام تدوین شد. در آن سال‌ها مباحث این کتاب به‌صورت روزانه بر روی برگه‌هایی عرضه می‌شد و اکنون انتشارات سدید آن‌ها را در اختیار علاقه‌مندان به مباحث اخلاق اسلامی قرار داده است.

    هدف این کتاب، به پیروی از آیات و روایات اخلاقی، آن اسـت که مخاطب را ابتدا بـه تأمل در موضوعات اخلاقی و همچنیـن تفکـر در ضعف‌هـا و لغزشهای شـخصی خـود فرا بخواند و در مرحله بعد با پیشنهادهای جزئی، زمینه را برای عمل به تعالیم اخلاقی مرتبط و شایسته فراهم کند.

    کتاب چرا او؟ چرا من نه؟! نگاهی اخلاقی به حسد، غبطه و خیرخواهی است.

    گزیده کتاب چرا او؟ چرا من نه؟!

    صحنهٔ اول: فرض کنیم که در دبیرستان، دانش‌آموز ضعیف یا متوسطی هستیم و به‌سختی قبول می‌شویم و بالاخره دیپلم می‌گیریم.

    صحنهٔ دوم: از خدا می‌خواهیم در مسیر علم و دانش به ما کمک کند. یک بار دعای «رَبّ زدنی عِلماً» را عمیق و از صمیم قلب می‌گوییم و خدا اجابت می‌کند. دانشگاه قبول می‌شویم. مشکلات خانوادگی و شخصی کمتر می‌شود، موضوع درس دانشگاهی مورد علاقهٔ ماست و... .

    صحنهٔ سوم: حالا دیگر ما شاگرد اول هستیم. اما زندگی ما به غفلت می‌گذرد. نمازهایمان را آخر وقت و با عجله می‌خوانیم. مسجد و هیأت نمی‌رویم و موعظه‌ای نمی‌شنویم. اگر موعظه‌ای هم به گوش ما بخورد، چنگی به دلمان نمی‌زند. نه علاقه و نه امیدی به رشد اخلاقی و معنوی خود نداریم. 

    صحنهٔ چهارم: مطالبی دربارهٔ غفلت و عبرت و امید به رحمت الهی می‌خوانیم یا می‌شنویم که ما را منقلب می‌کند. با توفیق الهی نوعی بیداری معنوی در ما ایجاد می‌شود. علاقه و امید شدید به رشد اخلاقی و معنوی، حال و هوای زندگی ما را عوض می‌کند.

    صحنهٔ پنجم: نماز و دعا و عبادتمان معنوی و باحال می‌شود و خودمان هم می‌فهمیم. این دعا را در قنوت نمازها بیشتر می‌خوانیم:

    پروردگارا! ما ندای منادی به ایمان را شنیدیم که به پروردگارتان ایمان بیاورید. پس ما ایمان آوردیم. پروردگارا! بار الها! پس گناهان ما را ببخش و بدی‌هایمان را پوشیده دار و ما را با نیکان بمیران. رَبَّنا اِنّنا سَمِعنا مُنادیاً یُنادی لِلایمانِ اَن آمِنوا برَبّکم فَآمَنّا رَبّنا فَاغفِرلَنا ذُنوبَنا وَ کَفِّر عَنّا سَیِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الاَبرار (آل‌عمران ۱۹۳)

    و این سنت قطعی خداوند است که هر کس بگوید و ادعا کند که ایمان آورده، حتماً امتحان می‌شود.

    أَحَسبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ (عنکبوت ۲)

    ما هم امتحان می‌شویم و خودمان هم نمی‌فهمیم.