کتاب زبان مشکلات اشاره به این دارد که مشکلات دنیا در نگاه عدهای یکنواخت و متناظر جلوه میکنند، اما از منظر قرآنی عالمِ مشکلات، عالم پیچیدهای است که اغراض گوناگونی را در قبال تربیت انسان ـ عصارۀ خلقت ـ پیگیری میکند.
مشکلاتی که ما همه روزه با آنها مواجه هستیم، برخی را باید زیر بار رفت؛ برخی را باید پس زد؛ و برخی را باید به استقبالشان رفت. برخی، مشکلات گذرا هستند و برخی ماندگار. برخی از آنها برای ما پیامی دارند و اگر به ندایشان گوش ندهیم فریادشان شدیدتر میشود؛ برخی در دنیای خصوصی با ما سر سخن دارند و برخی در سطح عمومی و بستری فراگیرتر. برخی مشکلات هدیه خدا و برخی آزمون خدا و برخی چوب تنبیه خدایند؛ و هرچه که هست به هر حال همۀ این مشکلات برای انسانِ با خدا، خیر است و عاقبت خوشی از آن انتظار میرود.
در این بین عکسالعملهای غلط اما زیاد است که به زحمت بیشتر منجر میشود و مشکل را برطرف نمیکند که هیچ! مشکل را دوچندان هم میکند. گاهی حتی عامل مشکل را درمان مشکل قلمداد میکنند و میشود آنچه که نباید بشود.
به هر حال با ذرهبینی که خدا دستمان داده، اگر دنیا را ورانداز کنیم، برخورد دوستانهتری با مشکلات پیدا میکنیم.
«انسان هایی که در این دنیا زحمت می کشند، دو دسته اند: یک عده دنبال این هستند که اموراتشان سپری شود و چرخ زندگی بچرخد. «پاسخ به نیازهای منطقی» محور خواسته های این گروه است و این همان چیزی است که دین ما هم بر آن صحه گذاشته و به آن تشویق کرده است. قدیمی های ما هم می گفتند: «... به چه دردی می خورد؟» یعنی ملاک ارزش گذاری هر چیزی به این است که دردی را دوا کند و نیازی را پاسخ بگوید. روشن است که با این معیار، خط فقر را باید کمی پایین تر در نظر گرفت و بسیاری از مردم در تعریف «بی نیاز» می گنجند.
اما دسته دوم کسانی هستند که در این دنیا دنبال خوشی و راحتی هر چه بیشترند پول جمع می کنند برای این که آن ها را بشمارند و لذت ببرند. به این در و آن در می زنند تا لذت جدیدی پیدا کنند و لذت ببرند! آخر هم به آنچه در پی آن بوده اند، نمی رسند. چون دنیا برای لذت بردن آفریده نشده، در حقیقت لذت هم برای حرکت و رفع نیاز آفریده شده است!»