امتیاز
5 / 4.4
مشاهده نمونه
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
42,075
خرید
90,000
25%
67,500

نظر دیگران

نظر شما چیست؟

کتاب حیفا یکی از داستان‌های محمدرضا حدادپورجهرمی است که یک اثر جاسوسی امنیتی به حساب می‌آید. نویسنده کتاب حیفا در این اثر از دسیسه های صهیونیزم پرده بر می‌دارد. اولین باری که این مستند داستانی مورد استقبال قرار گرفت و بیشتر دیده شد، زمانی بود که نویسنده در کانال تلگرامی خود، این اثر را با نام دلنوشته های یک طلبه منتشر کرده بود.

موضوع کتاب حیفا

کتاب حیفا ماجرای یک دختر دورگه اسرائیلی-عربی است که با سه خواهر دیگرش در یکی از ادارات جاسوسی موساد با نام متساوا بزرگ شده اند. این 3 خواهر توسط این اداره به برخی ماموریت های امنیتی فرستاده می شوند که در هر ماموریتی یک نامی دارند.
این 4 خواهر داستان حیفا ارتباط زیادی با یکدیگر ندارند و پدر و مادر و خانواده ای به خود ندیده‌اند زیرا در یک فضا کاملا امنیتی و در چنین شرایطی تربیت و بزرگ شده‌اند.

مهمترین ماموریت سپرده شده به حیفا (نقش اصلی داستان)، تشکیل گروهک داعش است. او پس از اینکه از آخرین ماموریتش که در افغانستان بوده برمی‌گردد، با نام جدید خود یعنی حفصه، به عراق می‌رود تا ماموریت جدید خود را انجام دهد.
برای انجام این ماموریت، تعدادی دستگاه ریز در بدنش جاسازی می شود و توسط شخصی که هویت او را نمی داند، در مورد ماموریت جدید خود توجیه می شود.

حیفا ماموریت دارد تا با جا زدن خود به عنوان یک مسلمان باتقوا و پرهیزکار، به شستشوی مغزی دو زندانی مرد که عضو القاعده و از نوادگان جعفر کذاب هستند بپردازد.
این دو مرد با نام های دکتر ابراهیم عواد و ابو محمد العدنانی در زندان ابوغریب هستند و حیفا ماموریت دارد تا با رفتن به آنجا، باعث انحراف فکری این دو زندانی شود و آنها را برای تشکیل دولت شیطانی داعش تحریک کند.

محمدرضا حدادپورجهرمی نویسنده کتاب حیفا، در داستان خود سعی دارد تا به معرفی دستگاه های جاسوسی اسرائیل و هدف تاسیس آنها برای مخاطب بپردازد.
در این اثر که نتیجه یک پژوهش یک ساله است، به اتفاقات واقعی و تاریخی مستند شده ای پرداخته می شود که حاصل زحمات بسیاری از شهدای مقاومت و حزب الله است که از آنها برای این زحمات تجلیل به عمل آمده و حدوداً نیمی از این داستان را شامل می‌شود.

نیم دیگر روایات این مجموعه حاصل داستان پردازی نویسنده و محقق است که به منظور افزایش جذابیت و ارتباط گرفتن بهتر مخاطب در این مستند داستانی گنجانده شده است.
ذکر این نکته حائز اهمیت است که بیشتر تاریخ نگاری ها و اسامی ذکر شده در کتاب حیفا قابل جستجو و رصد می باشد و می توان آنها را در منابع مکتوب و اینترنتی مشاهده کرد که این مسئله احتمالا برای جلب اعتماد مخاطب کافی باشد.

خلاصه کتاب حیفا

کارم با او تمام شد! چند دقیقه‌ای خوابم برد. خبری از خشم و نفرتم نبود. دیدم حفصه لباسش را پوشیده و دراز کشیده. نمی‌دانم آن شب چطور گذشت؟ احساس پیروزی نمی‌کردم، آثار شکست را در قیافه و حالات حفصه نمی‌دیدم. مصمم‌تر  از این حرفها بود. بلند شدم لباسم را پوشیدم و وقتی می‌خواستم از سلول خارج شوم با صدای نازک و نیمه جانش گفت:

- بهتر است دیگر چندان به من  توجه نکنی و سرت گرم کارت باشد. مثل بقیه شکنجه‌ام کن و با من هرطور دوست  داری رفتار کن اما حواست باشد که موقع تقسیم زندانیان سلول من را کنار سلول اعضای عراقی و افغانی القاعده بیندازی. برو گورت را گم کن سیدی!

برگشتم و دقیق تر نگاش کردم، بهش نزدیک شدم، سرم را آوردم نزدیک صورتش. قبل از اینکه چیزی بگویم، گفت:

- دیگر اینقدر خودت را به زندانی‌ای که دست و پاهایش بسته نیست و ممکن است هر کاری بکند، نزدیک نکن.

- تو کی هستی عوضی؟ کارت چیه؟

- مهم نیست که من کی هستم. مهم این است که دیشب به جای اینکه سگ‌های حیاط بغلی بهم تجاوز کنند، مهمان فرمانده ارشد ابوغریب بودم!

تازه فهمیدم که او به نقشه من پی برده بوده. چون قصد داشتم بیندازمش جلوی  سگ‌های آموزش دیده آمریکایی اما او با حرفهایی که آن شب زد، طوری روی  اعصابم رفت که به جای سگ‌ها، من پیشش بودم.

خیلی حساب شده رفتار کرده بود.

- چطوری فهمیدی؟

- از صدای زوزه سگ‌ها. من صدای زوزه سگ‌ها و گرگ‌ها را می‌شناسم و با آنها  زندگی کردم و اینکه می‌دانستم هرچه داشتید امروز رو کرده‌اید به جز شکنجه  با حیوانات حالا تا کسی نیامده و ندیده، قلاده را ببند دور گردنم و به اتاق قبلی برم گردان که کار دارم!

آن روز هم گذشت و من بیشتر به آن دختر  فکر می‌کردم. باید طوری وانمود می‌کردم که انگار برایم مهم نیست و حواسم  پیش او نیست. مثل همه شکنجه می‌شد، مثل همه نشست و برخاست می‌کرد، مثل همه  حرف می‌زد و یا اظهار ترس می‌کرد.
خلاصه مثلاً هیچ چیز در رفتارش از بقیه  تمایز نداشت چون حرفه‌ای رفتار می‌کرد اما برای من که می‌دانستم چه جانوری  هست و چقدر کارکشته است سخت بود. نمی‌توانستم به او دقت نکنم اما می‌دانستم که دُمش به بدکسانی وصل است و نباید پا روی دُمش بگذارم.

چند روز  گذشت و باید طبق قانون از بند عمومی‌خارج می‌شد و تقسیمش می‌کردیم. لیست  اولیه به دستم رسید، باید پاراف می‌کردم تا در دستور کار قرار بگیرد. وقتی  به لیست نگاه می‌کردم، اصلاً بقیه اسم‌ها را نمی‌دید، فقط دنبال اسم حفصه  می‌گشتم.
اسم حفصه را دیدم، به شماره طبقه و بندش نگاه انداختم، دیدم در  کنار زندانیان القاعده قرار گرفته، تعجب کردم. با لحن خیلی عادی پرسیدم:  این چرا اسمش با ایناست؟ بهم گفتن: ناظر آمریکایی که دیروز برای دو ساعت به اینجا اومده بود اینطوری تقسیم کرده.

فهمیدم که بله. خبرهای زیادی  هست که باید منتظر بود و دید و شنید. می‌دانستم تحولات زیادی در راه داریم  مخصوصاً که داریم تن و گوشت یک دختر ۲۴-۲۵ ساله را جلوی سگ‌های افغان و عرب القاعده مینداختیم.
بارها در مصاحبه‌هایم درباره زندانیان القاعده در ابوغریب گفتم که: «غیر پیش‌بینی‌ترین زندانی‌ها که در عین داشتن ظاهری  مسلمان و متشرع، اما با خون وضو می‌گیرند و با خون افطار می‌کنند القاعده‌ای‌ها هستند.»
با قرار گرفتن حفصه در کنار زندانیان القاعده، من  داشتم به جای حفصه می‌ترسیدم؛ دو دلیل داشت: یکی اینکه خیلی کم پیش می‌آمد  که زندانی زن را در کنار چندین مرد جنگی قرار بدهیم. دوم اینکه بعضی از  القاعده‌ای‌ها مبتلا به بیماری‌های بسیار خطرناک و واگیردار مثل حاری و  ایدز بودند.

نویسنده کتاب

محمدرضا حدادپور جهرمی متولد ۱۵ اردیبهشت ۱۳۶۳  است، او در خانواده‌ای فقیر و مذهبی به دنیا آمد و تا پایان دوره دبیرستان در جهرم بود.
همزمان در دانشگاه و حوزه قبول شد. محضر آیت‌الله محمد‌فاضل استرآبادی رفت و دروس حوزه را جهشی خواند. سپس به جهرم بازگشت و ازدواج کرد. پس از آن به قم بازگشت.
مهم‌ترین علاقه‌مندی‌های او در سه شاخه بود: عرفان‌های نوظهور، امنیت و استراتژی. او روحانی طرح هجرت بود و تالیفات و مقالاتش از آنجا شروع شد.

بعد از آن وارد عرصه رسانه، سواد رسانه، فضای سایبر و مسائل مربوط‌ به تألیف در این عرصه‌ها شد. او اصطلاحات راهبردها و این مسائل را در قالب رمان پیاده کرد؛ به کمک بعضی از اساتید پنجاه داستان را طراحی کرد که ده تا بسته پنج‌تایی شد. اساتید وی گفتند: هر‌کسی که این پنج تا را بخواند، به اندازه‌ی صد ساعت در کلاس عملیاتی استراتژی شرکت کرده و با حدود دویست اصطلاح اطلاع امنیتی آشنا شده است.

آثار محمدرضا حدادپور جهرمی شامل مستندهای داستانی امنیتی است که مهم‌ترین آن‌ها کتاب کف خیابون، کتاب تب مژگان، کتاب حیفا، کتاب حجره پریا، کتاب دفترچه نیم‌سوخته یک تکفیری، کتاب کودکانه‌های تکفیری و... است.

دانلود کتاب حیفا

با نصب اپلیکیشن فروشگاه فراکتاب امکان مطالعه نسخه دیجیتال کتاب حیفا می‌باشد.
توصیه ما به شما کتابخوانان عزیز این است که از سایت های غیرقانونی و fake فایل و کتابی را دانلود نکنید زیرا باعث نفوذ به رایانه و یا موبایل شما میشود و کلاهبرداران اطلاعات شخصی شما را استخراج میکنند. pdf رایگان کتاب حیفا در فروشگاه فراکتاب وجود ندارد و ناشر، این را رایگان عرضه نکرده است.

خرید کتاب حیفا مشخصات رمان حیفا را در جدول ذیل ببینید.

مشخصات
نشر: دفتر نشر معارف
نویسنده: محمدرضا حدادپورجهرمی
سال انتشار: 1396
تعداد صفحه: 187
موضوع: مستند داستانی ضدصهیونیزمی تکفیری
قالب: الکترونیک و چاپی

 

دیویی :
‏‫‭‭8‮فا‬3/62‬
کتابشناسی ملی :
4314695
شابک :
978-600-441-040-3
سال نشر :
1396
صفحات کتاب :
187
کنگره :
‏‫PIR8341‭/د13‏‫‭م5 1396

کتاب های مشابه حیفا