اگر می خواهی به اهداف و آرزوهای بزرگ برسی، کوچینگ را باور کن و اگر هنوز کوچینگ را نمیشناسی، کتاب کوچینگ فردی در دستهای توست، بخوان و خودت را باور کن.با فرایند کوچینگ یعنی مربی گری، 67 درصد افراد در کار تیمی، 77 درصد در ارتباطات با دیگران و 61 درصد در حرفه و شغل خود به موفقیت و رضایت رسیدهاند. بیل گیتس مدیر عامل سابق مایکروسافت، اریک اشمیت مدیر عامل سابق گوگل، آنتونی رابینز مربی افسانهای، اپرا وینفری غول بزرگ رسانه، دارن هاردی مدیر مجله موفقیت و ... از انسانهای خلاق و هدفمندی هستند که در مسیر رسیدن به اهداف خود از کوچ Coach استفاده کردهاند.
مهارتهای کوچینگ بهطورکلی به چهار دسته تقسیم میشوند که میتوان آنها را به این صورت دانست: مشاهده، تحلیل، مصاحبه (این مهارت به دو بخش سؤال کردن و گوش دادن فعال تقسیم میشود)، و ارائۀ بازخورد.
سؤال کردن پایه و اساس کوچ را تشکیل میدهد که بهنوعی میتوان گفت دارایی و همه چیز او محسوب میشود، و آن هم به این معنا نیست که کوچ باید سؤالهای زیادی بپرسد بلکه برعکس. یکی از نشانههای یک کوچ حرفهای پرسیدن سؤالهای کمتر است. آنها نهتنها بر سؤالات هوشمندانه واقف هستند، بلکه به لحن و قصد سؤالهایشان نیز توجه دارند. کوچها از دو نوع سؤال کردن استفاده میکنند که یکی از آنها بهمنظور جمعآوری اطلاعات است (با این اطلاعات به مسلط شدن بر مسئله و موقعیت میرسند)، و نوع دوم هم سؤالهایی است که فراگیر را به تفکر عمیق میبرد که قدرتمندتر و برانگیزانندهتر از نوع اول است.