کتاب واهمه از خاطرات داستانی از مریم جامی است. این داستان درباره دختری است که بعد از سالها متوجه میشود خانوادهاش او را به فرزندی قبول کردهاند.
مریم جامی در کتاب واهمه از خاطرات به زندگی درسا میپردازد.
درسا دختری هنرمند است که نقاشیهای بسیار زیبایی میکشد. او قرار است از طرف مدرسهشان برای بازدید از چند نمایشگاه نقاشی مهم برای سه روز به تهران سفر کند. وقتی از سفر برمیگردد، تصمیم میگیرد خانوادهاش را غافلگیر کند، چرا که هیچکس انتظار آمدن او را به این زودی نداشت.
اما وقتی به خانه میرسد صدای پچپچهای مادرش را با زنی دیگر میشنود. زن اصرار دارد که مادرش حقیقت را به او بگوید و مادرش در فکر است که با این کار و گفتن حقیقت
به فرزندش، او را از دست بدهد...