آجر به آجرِ بنای انقلاب را مردمانی از گوشه گوشهی این خطه چیدهاند. از اینرو هنوز هزاران قصه ناگفته وجود دارد. روایتها گاهی آینهای میشوند برای بازنمایی آدمهایی که در شلوغی تاریخ از یادها رفتهاند.
قهرمانهایی که دیوارهای کوچه و بازار و مسجد به خود دیدهاند و از یاد نبردهاند. پسر نوجوانی که بسته حاوی اعلامیهها را در میان نگاههای جستوجوگرانه ماموران ساواک به مقصد میرساند. خواهری نگران که کیفی پر از اعلامیه را جابهجا میکند. پسری که به امر مادرش در ساعات حکومت نظامی نوار سخنرانی را به دست صاحبش میرساند.
روایتهای کتاب «آماده ترور باش» به قلم علیبراتیکجوان روایتگر همین قصههای به ظاهر ساده است، با بیانی ملموس و آشنا که ما را به روزهای دور و پرالتهاب مردمانی خالص و نزدیک میبرد.