کتاب معرکه عشق و خون نوشته مریم بصیری است. مجموعه داستان کوتاه با موضوع ادبیات پایداری است. داستان های کتاب جذاب است و خواننده را با خودش به دنیای تازه ای از مقاومت و ایستادگی می برد. در کتاب معرکه عشق و خون شخصیت ها در فضای دفاع مقدس زندگی می کنند. شخصیت های کتاب نیز در زندگی شخصی، اجتماعی و خانوادگی خود این ادبیات را تجربه و با چالش های موجود مقابله می کنند.
برخی از داستان های کتاب مربوط به سال های اول بعد از انقلاب اسلامی است و برخی دیگر مربوط به عصر حاضر است. شخصیت هایی که آن زمان در جنگ حضور داشتند و شخصیت های دیگری که در حال حاضر در دفاع از ارزش های خود تلاش می کنند. در حقیقت داستان های کتاب به شخصیت هایی پرداخته است که برای ارزش هایشان است.
تو مهمان دمشق بودی و من همراه عشق. مگر نگفتی به عشق دمشق، مشق عشق می نویسی و برایم می فرستی؟ پس چرا این همه چشم به راه گذاشتی کربلایی؟ کربلا نرفته، رفته بودی دَمِ عشق و کربلایی شده بودی حبیب من!
حقلقه و ساعتت را که به دستم دادند، عین آتشی بود که کف دستم گذاشتند. یادت هشت حلقه ها را پشت شیششه طلافروشی به هم نشان دادیم هر روز نگاه شان کردیم تا قواره انگشت مان بشود؟ یادت هست لباس عروس و داماد را نشان کردیم و آن قدر از ویترین مزون نگاه شان کردیم تا قواره تن مان شود؟ یادت هست ساعت ها را به مچ دست هم بستیم تا با هم ثانیه های مشترک مان را بشماریم؟ یادت هست تنها رفتی و ساعت من خواب ماند و دیگر ثانیه های تنهایی را دور سرش، دوره نکرد؟
حالا بی تو، زمان ایستاده است. زینت دیگر پیر نمیشود.زینت در این حال و هوای عاشورایی، تنها دور حجله تو می گردد.