کتاب وقتی جنگ تمام شود اثر ساسان ناطق توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. برخی معتقدند، نوشتن از جنگ نیازمند تجربه حضوردر جبهه است و تنها کسی میتواند قصههایش را درباره آتش توپ و خمپاره روایت کند که آن روزها را دیده و پایش به میدانهای جنگ رسیده باشد.
اما برخی دیگر نیز عقیدهای خلاف این دارند؛ آن هایی که نوشتن را کاری فراتر از توصیف واقعیتهای عینی و تجربههای زیستی میدانند. ساسان ناطق، از آن دسته نویسندههایی است که بدون تجربه جنگ، درباره آن مینویسد. داستانهای کوتاه او در کتاب وقتی جنگ تمام شود، هر کدام به گوشهای از ناگفتههای جنگ میپردازد و مفاهیمی چون مقاومت، ایثار و از خودگذشتگی را در فضای معنوی آن روزها دنبال میکند. داستانهای ناطق در کتاب وقتی جنگ تمام شود، توصیف زندگی است درفضایی که زندگی تهدید میشود.
پرندهها درفضای داستانی او نماد تمام چیزهایی است که جنگ وتجاوز دشمن، حضورشان را کمرنگ کرده است؛ اما سربازان ایرانی، چه در میدان جنگ و چه در اسارت، تمام وجودشان مالامال از نشانههای زنده و معنوی است. او اغلب داستانهایش را با زبان راوی اول شخص مینویسد. انتخاب این راوی و لحن عامیانه در برخی قصهها، داستانهای مجموعه را به زبان خاطره نزدیک میکند. اما تیزهوشی و توانمندی ناطق، نمیگذارد که داستانهایش به خاطره بدل شود. به عبارتی، او داستانپرداز خاطره کسانی است که روزگاری بودند و دیگر نیستند.
ساسان ناطق ترک زبان است و متولد دیار شعر و ادب. شوق نوشتن، از همان دوران نوجوانی زندگی این نویسنده ۳۷ ساله متولد تبریز را به خود معطوف کرد. ساسان ناطق، جز تالیف داستان، خاطره نگار است و رئیس حوزه هنری استان اردبیل. او در بیشتر آثارش از دفاع مقدس و حال وهوای آن روزها مینویسد و داستانهایش تاکنون جوایز بسیاری نیز گرفتهاند. ناطق داستان نویسی را ازحدود سال های ۱۳۷۴ آغاز کرده است
ادبیات پایداری یعنی جنگ ۸ ساله و فکر میکنم ما هنوز حتی در مورد یک سال از آن هم، حق مطلب را ادا نکردهایم. مواردی که پیش از جنگ در حوزه ادبیات مقاومت وجود داشته، خیلی ناچیز است و به مواردی چون حمله روسها مربوط است که امروز به نوعی کنار گذاشته شده و کمتر به آن پرداخته میشود؛ مگر اینکه راوی زمان قبل و بعد از جنگ را درک کرده باشد.
در حال حاضر ادبیات دفاع مقدس پررنگتر و قویتر از گذشته بازتاب دارد. در کدام جشنواره یا همایش است که آثار ادبیات مقاومت پیش از جنگ، جایزه گرفته باشد؟ اگر امروز درباره جنگ مینویسیم برای این است که به آن معتقدیم، اما در سالهای جنگ نمیتوانستیم به معنای واقعی آن برسیم و با گذر زمان به این ارزش حقیقی دست پیدا کردیم. داستاننویسی جدید ما بیش از صد سال سابقه ندارد و معتقدم موفقیتهای ما در زمینههایی از داستاننویسی که از غرب تقلید کردیم بسیار کوچک است.
فردای روزی که شاهمرادی شاهرگش را زد، صبح طبق معمول رفتیم صبحگاه. ورزش که تمام شد سرهنگ دست به کمر آمد ایستاد توی جایگاه. گنده بود و گرد با دست و پای کوتاه و لب و لوچه آویزان. پیداش که میشد یکی دو ساعت باید میخ میایستادیم آقا نطق کند. هیچی هم نمیگفت. فقط حرفهای چند روز پیش را نشخوار میکرد.