امتیاز
5 / 3.0
نصب فراکتاب
مطالعه در کتابخوان
30,000
خرید
60,000
10%
54,000

نظر دیگران

نظر شما چیست؟

معرفی کتاب اسمی از تبار ابراهیم 

کتاب اسمی از تبار ابراهیم نوشته سبحان خسروی می‌باشد و انتشارات شهید کاظمی آن را به چاپ رسانده است. این کتاب خاطرات پاسدار مدافع حرم شهید ابراهیم اسمی است.

یاد شهیدان یادبود ارزش‌های انسانی است و گرامیداشت آنان تجلیل از برترین خصال بشری است. یاد شهیدان باید با تدبیر و عبرت‌گیری همراه باشد. آنان همان فرزانگانی هستند که جان عاریت را که کالایی تمام‌شدنی است و روبه‌زوال است، با نعیم پایدار الهی سودا کردند و خود را از خسرانی که هر انسانی خواه‌ناخواه دچار آن است به‌نیکوترین وجه رها ساختند.

کتاب اسمی از تبار ابراهیم داستانی خالی نیست، بلکه خرده‌روایت‌های حقیقی از انسانی است که مثل همهٔ آدم‌ها به‌دنیا آمد، اما با پایی آسیب‌دیده و نفسی که به‌سختی راه خودش را در سینه پیدا می‌کرد. این داستان معجزه، ازخودگذشتگی، عاشقی، کشتی، قلدرکُشی، معنویت و هرآنچه یک انسان جست‌وجوگر و تشنهٔ حقیقت نیاز دارد، در خود دارد. این کتاب روایتگر جوانی دهه‌هفتادی است که در عین جوانی، در سوریه فرمانده یکی از مهم‌ترین و خطرناک‌ترین محورهای عملیاتی می‌شود و اقداماتی را انجام می‌دهد که در نوع خودش کم‌نظیر است.

پاسدار مدافع حرم، شهید ابراهیم اسمی متولد ۱۵ خرداد ۱۳۷۲ است. او ۱۷ تیر ۱۳۹۹ به شهادت رسید. او مسئول اطلاعات و عملیات البوکمال بود و در سوریه، البوکمال شهید شد. ابراهیم بر اثر جراحات وارده بر اثر صدمات شیمیایی به دیار حق شتافت.

گزیده کتاب اسمی از تبار ابراهیم 

«بیست روز بعد از تولد ابراهیم، تصمیم گرفتم به مادرم در میانه سری بزنم و مدتی در کنار او باشم. شوهرم در ابتدا موافق نبود تا چهلمین روز به‌دنیا آمدن ابراهیم جایی بروم، اما من دل‌تنگ مادرم بودم. سرانجام همراه فرزندانم به میانه رفتیم. مادرم تا چشمش به ابراهیم افتاد، برایش اسپند دود کرد و کلی برایش اشعار زیبای ترکی خواند. ابراهیم از زمان تولدش خیلی سروصدا نداشت و بچهٔ آرامی بود؛ اما به‌ناگاه بعد از چند روز بی‌قرار شد و دائم گریه می‌کرد. مادرم با دمنوش‌ها و ترفندهای تجربی‌اش هر دفعه به‌داد ابراهیم می‌رسید و چند ساعتی او را آرام می‌کرد. ولی طولی نمی‌کشید دوباره گریهٔ ابراهیم شروع می‌شد و آن‌قدر ناله و گریه می‌کرد که دل همه را کباب می‌کرد.

خیلی مستأصل شده بودم و دائم برای سلامتی‌اش دعا می‌کردم. تا اینکه هنگامی که در حال استحمام ابراهیم بودم، یکی از پاهایش نظرم را جلب کرد. خوب که دقت کردم، معلوم شد یکی از پاهایش بزرگ‌تر است و ورم کرده. بی‌درنگ همراه مادرم، او را به بیمارستان بردیم، ولی آنجا دکتر متخصص نداشت، اما دکتر عمومی آنجا نظر مرا تأیید کرد.

موضوع را به همسرم که در تهران بود، اطلاع دادم. همسرم به میانه آمد و ابراهیم را برای تشخیص و درمان به تهران بردیم. بعد از عکس‌برداری و ویزیت ابراهیم توسط متخصص کودکان، مشخص شد که ابراهیم به‌صورت مادرزاد، یکی از پاهایش مشکل دارد و دچار نقص است.

دکتر بعد از بررسی‌های تکمیلی گفت: «خانم اسمی، فرزند شما باید حداقل شش ماه پابند طبی مخصوصی رو ببنده تا ان‌شاءالله خوب بشه. ولی خوب شدنش قطعی نیست، باید شش ماه دیگه دوباره بررسی کنیم که درمان مؤثر بوده یا نه.»

صفحات کتاب :
192
کنگره :
‏‫‮‭BP۵۲/۶۶
دیویی :
‏‫‬‮‭۲۹۷/۹۹۸
کتابشناسی ملی :
8891908
شابک :
۹۷۸۶۲۲۲۸۵۱۵۴۵
سال نشر :
1401

کتاب های مشابه اسمی از تبار ابراهیم