کتاب مربای شیرین جزو کتاب های محبوب و پر مخاطب مرادی کرمانی است که داستان شیرین و جذّابی دارد. داستان کتاب به نحوی است که برای هر خواننده ای، چه ایرانی باشد و چه غیر ایرانی، جذاب و خواندنی است، و مرز های جغرافیایی و سِنی نمی شناسد. انتقاد و خرده گیری نویسنده به جامعه، در طول داستان به طور ضمنی و کنایی مطرح می شود. بی دقتی و بی مسوولیتی و بی نظمی هر کسی در جامعه، می تواند تبعات و مشکلات فراوانی ایجاد کند.
ولی به هرحال انتقادی بودن داستان، لطمه ای به طنز لطیف و لذت بخش آن نمی زند و این هنری است که تنها از پس مرادی کرمانی بر می آید. می توان کتاب را بارها خواند و هر بار از شیرینی و سادگی کودکانه اش لذت برد.
داستان خیلی خلاصه و فشرده است، به این معنا که خواننده را بیهوده معطل نمی گذارد و با ریتم سریعی پیش می رود و اطلاعات را راحت، بی مقدمه و بدون طفره رفتن در اختیار خواننده قرار می دهد.
شایان ذکر است کتاب مربای شیرین، کتاب برگزیده سال 1999 میلادی از سوی کتابخانه بین المللی مونیخ آلمان می باشد.
«زبانش را درآورده بود، یک وری کجش کرده بود. دندانهایش را فشار می داد روی زبان. هی زور می زد. هی زور می زد. سرخ شده بود. چه جور! وا نمی شد. هرچه زور می زد باز نمی شد. عجب! "بالاخره وازت می کنم". زانو زد کف آشپزخانه.
شیشه را گذاشت بین دو تا پاش. با دست چپش شیشه را قایم چسبید. انگشت های دست راستش را گذاشت دور شیشه، هرچه زور داشت آورد تو بازوهاش، در شیشه را پیچاند، نه نشد!»