اهمیت بررسی انتخابات در ایران از آن جهت است که موضوعات و مسائل مربوط به انتخابات به یکی از زمینههای اصلی پژوهشهای دانشگاهی و روشنفکری در سطح جهان تبدیل شده است.
کتاب انتخابات در جمهوری اسلامی ایران، اثر جلیل دارا و الهه صادقی؛ در نظر دارد به بررسی وضعیت انتخابات ایران از دیدگاه آسیبها و راهکارهای اصلاح آن با تمرکز بر تجربهگرایی و مصاحبه با نخبگان سیاسی بپردازد. لذا این کتاب ضمن اینکه از نظر علمی، تصویری جامع و واقعبینانه از پویاییهای موضوعات مربوط به انتخابات در ایران ارائه میدهد، از لحاظ عملی به عنوان یک چشمانداز نیز میتواند به سیاستگذاران دولتی در خصوص اصلاح رویکردها، راهبردها و سیاستهای مربوط به انتخابات کمک کند.
برابری سیاسی
انتخابات مهمترین ابزار تعیین سرنوشت است، پس باید زمینۀ مشارکت همگانی را برای همۀ افراد فراهم کند. اگر در یک نظام انتخاباتی عدهای از افراد بنا به دلایلی غیرموجه از شرکت در انتخابات محروم شوند، این موضوع با حق مشارکت همگانی مغایرت دارد.(هاشمی، 216،1384) گام مکمل اصل مشارکت همگانی، اجرای اصل رأی برابر است. پایۀ اصل رأی برابر، شأن و برابری ذاتی انسان می باشد. ثمرۀ عملی اصل برابری در نظامهای مردم سالار در حق رأی برابر در انتخابات متبلور میشود. اصل رأی برابر بیانگر آن است که آرای همۀ افرادی که در انتخابات مشارکت میکنند، دارای ارزشی واحد است و اگر در انتخاباتی آرای برخی افراد از ارزش و اعتبار ممتازی نسبت به دیگر رأی دهندگان برخوردار باشد، این امر خلاف جریان انتخابات منصفانه میباشد. پس این اصل بیانگر رفع هر گونه تبعیض در اعتبار و میزان تأثیرگذاری بر انتخاب نامزدها و احزاب است (نوروزیان، 1393 : 80 - 78).
آزادی سیاسی و اختیار یبودن بر اساس ارزشهای حاکم بر کرامت انسانی، انسان موجودی آزاد و مختار است و بر همین اساس حق دارد که در تعیین سرنوشت سیاسی خود مشارکت کند. در خصوص اختیاری بودن حق رأی باید گفت که حق رأی، دارای ماهیتی دوگانه است، یعنی هم حق و هم تکلیف است (نوروزی، 1393 : 108)؛
یعنی از یک سو شهروندان دارای حقاند که در انتخابات مشارکت کنند یا نکنند و ازسوی دیگر، حق رأی نوعی تکلیف است، زیرا ثبات سیاسی، نظم عمومی و منافع جامعه اقتضا میکند که شهروندان در انتخابات شرکت کنند. پس یکی از اصول ارزشی حاکم بر انتخابات، اختیاری بودن است. همچنین در کنار اختیاری بودن، موضوع آزادی سیاسی مطرح است. «آزادی سیاسی مجموعۀ امتیازاتی است که اهالی کشور برای مشارکت در حیات سیاسی جامعه به آن نیاز دارند. امتیازات به صورت حقوق مدنی، حق رأی، حق داوطلبی، حق عضویت در احزاب و حقوق سیاسی نظیر آزادی رقابت، اندیشهها، آزادی انتخابات، آزادی تعیین زمامداران متظاهر میشود» (فرانتس، ۱۳۸: 65).
باوجود آزادی سیاسی در جامعه، این امکان برای همۀ شهروندان به طور یکسان ایجاد میشود تا در سرنوشت سیاسی و اجتماعی خویش و تصدی قدرت سیاسی و نظارت بر آن مشارکت فعال داشته باشند. لذا با نبود آزادی سیاسی، تحقق انتخابات آزاد و منصفانه انتظاری نامعقول است؛ چرا که اِعمال حق رأی و بیان ایدهها مستلزم وجود فضای باز سیاسی است.. .