کتاب جام جهانی در جوادیه، رمانی نوجوانانه و هیجان انگیز از بچه های محله ی جوادیه تهران است که به قلم داوود امیریان نگارش و به همت موسسه ی نشر قدیانی منتشر شده است.
جام جهانی در جوادیه کتاب جالب و جذابی است از داوود امیریان. امیریان که آثار زیادی را در کارنامه ی خود دارد این بار نیز کتابی برای نوجوانان این مرز و بوم قلم به دست گرفته است و از قیرت نوجوانانه و شور و اشتیاق آنان می نویسد تا مخاطب بتواند عرق ملی را در تک تک صفحات کتاب به وضوح حس کند.
کتاب جام جهانی در جوادیه درباره ی بچه های محله ی گل بهار جوادیه است که هر ساله مسابقه ی فوتبالی با عنوان جام دوستی، بین نوجوانان منطقه برگزار می کنند. از قضا جام دوستی، امسال شرکت کنندگان جدیدی از کشورهای دیگر، چون کانادا و برزیل و افغانستان را نیز در خود می بیند و تبدیل می شود به جام جهانی جوادیه.
اساسا فوتبال یکی از ورزش های پرطرفدار در بین نوجوانان و جوانان، علی الخصوص از نوع جام جهانی اش می باشد. در کتاب جام جهانی در جوادیه نوعی نوین از جام جهانی خانگی را در ایران تجربه می کنیم و نوجوانان غیور کشور می خواهند خودی نشان بدهند و از همیت و غیرت ایرانی دفاع کنند.
داستان از این جا شروع می شود که سیاوش (که شخصیت اصلی داستان کتاب جام جهانی در جوادیه هم هست) به همراه دوستش به طور اتفاقی با الکس، پسر سفیر کانادا آشنا می شوند. از آن جایی که سیاوش با زبان انگلیسی آشنایی دارد، سعی می کند به الکس زبان فارسی را یاد بدهد. در همین اثنا، الکس متوجه می شود که سیاوش و دوستانش در تدارک یک مسابقه فوتبال محلی هستند و از سیاوش می خواهد که اجازه بدهند، تیمی از فرزندان کارکنان سفارت کانادا نیز در این مسابقات شرکت کند و با هم به رقابت بپردازند. سیاوش نیز می پذیرد.
وقتی خبر به سفارت برزیل می رسد، آن ها هم مشتاق می شوند که تیمی تشکیل دهند و در این مسابقات شرکت کنند. از طرف دیگر بچه های افغاستانی که در محل زندگی می کردند نیز تیمشان را در جام دوستی محله گل بهار ثبت نام می کنند و این شد که جام جهانی در جوادیه تهران به راه افتاد...
هنوز یک شبانه روز نگذشته بود که نمایندگان سفارت خانه های دیگر هم برای ثبت نام به محله ی گل بهار جوادیه آمدند. اهل محل انگشت به دهان، شاهد آمد و رفت ماشین های مدل بالا و پلاک و نمره سیاسی بودند.
بحث این آمد و رفت ها به مغازه ها و صف نانوایی هم کشیده شد.
-شنیدی چی شده، کبری خانم؟ پسر اکرم خانم با خارجی ها رفت و آمد پیدا کرده.
-راست می گویی؟
-شنیده ام قراره کلی تیم های خارجی تو مسابقات دوستی شرکت کنند. کلاس مسابقات خیلی بالا رفته، بیا ما هم تیم بدهیم.
-کجای کاری پسر، دیگر دیر شده. قرار شده از ایرانی ها فقط یک تیم شرکت کند که خود بچه های محله ی گل بهار هستند.
-آقای حسینی نکند قضیه جاسوسی باشد. این همه رفت و آمد ماشین های خارجی خیلی مشکوک است.
-باز تو فیلم پلیسی دیدی! هول برت داشت! تو را به خدا این حرف ها را نزن. یک موقع الکی الکی بچه های مردم تو هچل می افتند ها!
حالا همه ی اهل محل به سیاوش توجه می کردند. هر جا می رفت، در صف نان و مغازه و لبنیاتی، او را با انگشت به هم نشان می دادند و پچ پچ می کردند و سر تکان می دادند. سیاوش کم کم داشت از این وضعیت کلافه می شد.
غروب بود سیاوش و دوستانش در پارک گل بهار جلسه داشتند. همه نشسته بودند و چشم به دهان سیاوش دوخته بودند. سیاوش سرش را پایین انداخته بود و انگشتان دستش را توی موهای سرش فرو برده بود...
نسخه چاپی کتاب جام جهانی در جوادیه را می توانید از طریق سایت و یا نرم افزار فراکتاب خریداری کنید.
مشخصات کتاب جام جهانی در جوادیه در جدول ذیل ملاحظه بفرمایید.
مشخصات | |
ناشر: | موسسه نشر قدیانی |
نویسنده: | داوود امیریان |
زبان: | فارسی |
تعداد صفحه: | 367 |
موضوع: | داستان ایرانی، رمان ایرانی |
قالب: | چاپی |
نظر دیگران //= $contentName ?>
خیلی خوبه...
خیلی خوبه...
سلام عالی دست نویسنده اش درد نکنه...