بسته کتاب پیشنهادی برای نویسندگی مفدماتی در مدرسه مبنا کتاب آدم ها نوشته احمد غلامی، کتاب چراغ ها را من خاموش می کنم از زویا پیرزاد و کتاب به صرف قهوه و پیتا نوشته شده توسط معصومه صفایی است.
آدمها مجموعه داستان کوتاهی از احمد غلامی است. در بخشی از داستان «نصرالله گسگ» از این مجموعه داستان کوتاه میخوانیم:
«یکی از فامیلهای دور ما بود. با کسی رفت و آمد چندانی نداشت. ارث و میراثی بهش رسیده بود و پول توی بانک سپرده بود و با بهرهاش زندگی متوسطی را میگذراند. قبلاً توی چند روزنامه کار کرده بود. گزارشها، مصاحبهها و مقالات زیادی از او چاپ شده بود. حتی بعضی وقتها تا پست دبیری و سردبیری هم پیش رفته بود. اما سردبیر موفقی نبود و در این پستها مدت کوتاهی مانده بود. قیافهاش شبیه روزنامهنگارها نبود.
وقتی میخواستم دنبال کار روزنامهنگاری بروم رفتم سراغش. قبل از اینکه او را ببینم تصور میکردم با مردی عینکی با صورتی لاغر و سبیلهای نسبتا بلند روبرو میشوم. اصلاً اینطور نبود. بیشتر شبیه یکی دیگر از فامیلهای ما آقا ماشاءالله بود که سرکارگر نساجی بود. راستی اسم این فامیل روزنامهنگارمان آقانصرالله بود. با اینکه سالیان سال توی روزنامه کار کرده بود اما در عالم مطبوعات خیلیها او را نمیشناختند. خودش معتقد بود بعضی آدمها اسم و فامیلشان در شهرتشان اثر دارد و او به این دلیل شهرت ندارد که فامیلیاش خیلی دشوار است».
کتاب به صرف قهوه و پیتا به قلم معصومه صفاییراد است که توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. صفایی راد، از نویسندگان و مترجمان جوان کشور است که تجربه سفرش به بوسنی را در کتاب به صرف قهوه و پیتا به مخاطب عرضه می کند.
او که در سفری همراه با جمعی از نویسندگان و هنرمندان به مناطق مختلف بوسنی سر زده، روایتی جدید دارد از مردم این کشور پس از اتمام سال ها جنگ و کشمکش. مردم ایران بوسنی را بیشتر با جنگ های خونین و نسل کشی مسلمانان به دست صرب ها به خاطر دارند؛ جنگی که شدت آن سبب شد تا نیروهای ایرانی برای یاری به مسلمانان بوسنی به این کشور سفر کنند. این حضور و همدلی، سبب شد حالا پس از گذشت چند دهه هنوز خاطره و ذهنیت خوبی از ایرانی ها در ذهن مردم بوسنی نقش ببندد.