مقدمه ی سردار شهید قاسم سلیمانی بر کتاب فرماندهان ورود ممنوع:
این کتاب رایحه ای است از بوستان معطر مردان مردی که بارها بر مسیر به انحراف رفته ی بشریت، طریق جدیدی گشودند و خطی سرخ و ماندگار را برای گم نشدن ها و نیفتادن در انحراف ها، نشان گذاری کردند. این کتاب که با همت مردان لمس کننده ی آن بوستان و استشمام کننده ی آن رایحه ها به تحریر درآمده است، ذره نوشته ای است از حقیقت آن دنیای نادیده در نیمه های تاریک شب. آفریده ای که ملائکه الله با دیدن عظمتش سر بر سجده ی خاک نهادند و فریاد تبارک الله احسن الخالقین سردادند.
سرگذشت مردان پاره پاره و تکه های بر زمین فرش شده برای عبور جندالله در حمایت از حزب الله. غنچه های آویزان بربلندای سیم خاردارها. سرگذشت بی دست و پاها. سرگذشت چشم های برخاک افتاده.
کلمه ی تخریب، شاید برای آنچه می بایست در وصف آن جوانان و مردان با عظمت نقل کرد، عبارت جامعی نباشد. وقت نوبت به توصیف این مجموعه ی استشهادی فداکار می رسد، فکر و قلم از یافتن کلمه ای که قادر به ترسیم آن حقیقت باشد، عاجز می ماند واژه ی تخریب و نام بچه های تخریب برای آشنایان جنگ، ترسیمی است از نیمه های تاریک شب. انسان های شلاق زده بر ترس و دلهره. لب هایی که در زیر نور کم فروغ ماه، در درون هزاران تله ی مرگ، مشغول ذکر خداست. دست و پاهایی که برای بر زمین افتادن، بی تابی می کنند. چشمان زیبایی که با دقت می نگرند و می جویند و برای حفظ دیدگان دیگری بر زمین می افتند.
همه ی این ها حوادث بی فریادی است که صدای آه آن را هم، دشمن در چند قدمی نمی شنود. معبری که با سرخی خون، ترسیم عبور می کند وبا ابدان بر زمین افتاده، نشان گذاری می شود تخریب یعنی نافله های پشت تله های مرگ. سجده های شکر پس از بازگشت ؛ نه برای زنده ماندن، بلکه برای توفیق حیات بخشیدن. تخریب یعنی ختم داوطلبانه ی زندگی خود برای حیات دیگران. تخریب یعنی قرائت کمیل و عاشورا که با جان خوانده می شد و کمتر عارفی چنین حضور حقیقی را به خود دیده است تخریب قدم زدن در نزدیک ترین سرزمین خدا مردانی که علی و فاطمه علیه السلام و اولاد مطهرشان به دیدنشان آمدند. سرهای بر زانو گرفته ی ائمه. تخریب یعنی خنده ِ کشته شده بر لبان فتح شده ی مردی در انتهای معبر. مردان خفته بر طریق مرگ، برای عبور بهشتیان به صراط نور.
چه بگویم؟! قلم از ترسیم، عاجز. زبان از بیان، قاصر و قلب از یاد آن، غیر طاهر.
تخریب یعنی جعفرزاده، اقبالی، طالبی، انجم شعاع، باقری، حسینی، اخلاصی و. . .
یادگارانی که نام شان قلبم را می فشارد و یادشان ذکر روزانه ام است اسماء حسنایی که خداوند به خلقت شان مباهات می کند. آفرین و رحمت خداوند بر قلم و قدمی که آن ها را نه برای خود آن ها، بلکه برای این نسل تشنه بشناساند و بنمایاند.
قاسم سلیمانی
کتاب فرماندهان ورود ممنوع در نوع خود گونه ای جدید در ادبیات دفاع مقدس محسوب می شود. این کتاب اگرچه در زمره کتاب های مستندنگاری قرار می گیرد اما ویژگی هایی دارد که برای اولین بار در یک کتاب شاهد آن هستیم.
یکی از این ویژگی ها این است که برای اولین بار در یک کتاب شاهد جمعی از پیشکسوتان یک رسته نظامی از دوران دفاع مقدس هستیم و آن ها که در این حوزه دستی بر آتش دارند می دانند که گردهم آوردن 30 پیشکسوت نظامی در یک مجموعه کار بسیار دشواری است. این عزیزان هر کدام به اندازه یک کتاب مفصل خاطرات شنیدنی دارند اما در این کتاب سعی شده گلچینی از ناب ترین خاطرات هر یک گردهم جمع شود و از این زاویه ادعا داریم که تمام خاطرات این کتاب ناب و خواندنی است.
کتاب فرماندهان ورود ممنوع به واسطه همین خاطرات دستچین شده می تواند بانک سوژه ای ارزشمند برای هنرمندان و نویسندگان دفاع مقدس باشد. همه این عزیزان از رسته تخریب در دوران دفاع مقدس بوده اند و همه شان از بنیانگذاران تخریب محسوب می شوند. در عین حال همه این عزیزان در قید حیات هستند و به عنوان شهیدان زنده مخاطبان امکان دسترسی به آن ها را دارند و این بزرگواران از امروز، دیروز خود را روایت کرده اند.
از بعد جغرافیایی و از نظر زمانی روایت های این کتاب تنوع قابل توجهی دارد چرا که هر یک از این عزیزان از یک استان در دفاع مقدس حضور داشته اند و در عین حال روایت های آنان از تعقیب و گریزهای ساواک در سال های پیش از انقلاب تا فعالیت های مرتبط با تحصن و مین زدایی در سال های پس از جنگ را شامل می شود. از این نظر کتاب تنوع ویژه ای در روایت ها دارد.
محتوای کتاب فرماندهان ورود ممنوع در سال های 91 تا 92 گردآوری شد و در این مقطع یک تیم مصاحبه گر حرفه ای هر هفته به جمع این عزیزان می رفتند و در مواردی با سفر به استان های دیگر اقدام به گردآوری خاطرات آن ها کردند. از میان این حجم خاطرات ناب ترین ها انتخاب و در این کتاب گردآوری شد.
در ادبیات جنگ میدان مین را سرزمین «ورود ممنوع» می گویند و این 30 راوی در واقع فرماندهان این سرزمین هستند.
دیویی :
955/08430922
شابک :
978-600-7365-49-6